سوریه و چاکرقلمهای ملی ـ میهنی!
این نوشته در دو بخش تنظیم شده است
بخش اول
به رایگان پیشبرندگان سیاستهای بورژازی خونخوار کارگرکُش
به زیر کشیدن دیکتاتوری بشار اسد با نقشه سیآیای آمریکا،
دخالت و حمایت رژیم اسلامی وابسته به امپریالیسم از دیکتاتوری بشار اسد برای سرکوب
مخالفین او، کنارهگیری نخستوزیر سوریه و پیوستن او به "انقلاب
آزادی" (این از همه اخبار جالبتر است لابد فردا رهبر انقلاب سوریه از آب در
میآید)، استعفای کوفی عنان به دلیل ناممکن شدن نقشه های سازمان ملل (شاید او هم
به رسوایی و بیآبرویی سازمان ملل پی برده است)، دعوت عربستان سعودی ـ مرتجعترین
نوکر اعظم امپریالیسم ـ از احمدینژاد برای حضور در نشست سوریه برای
"جلوگیری" از جنگ شیعه و سنی در منطقه۱، سفر جلیلی،
دیپلمات رژیم سرمایهداری اسلامی، به سوریه برای اعلام حمایت رژیم اسلامی از دولت
بشار اسد و کمک به سرکوب تروریستها و مقابله با حمایتکنندگان تروریستها (بخوان
مخالفین واقعی اسد و امپریالیسم)، حمایت شوروی و چین از دولت بشار اسد،
کمک مالی بریتانیا "نه برای اینکه مخالفین یکدیگر
را بکُشند (لابد برای ماچ و بوسه کردن همدیگر! گویی که مخالفین از همه رقم
به صرف چلوکباب در خیابانها هستند!!!)، امضاء مجوز محرمانه مالی در حمایت از مخالفین
بشار اسد، و..... برخی دیگر از عناوین
خبری خبرگزاریهای دنیا در این مورد میباشند که در پایین این نوشته لینک برخی از
این منابع در اختیار شما قرار میگیرد۲.
هر قطعه از جهان را که امپریالیستها میروبند تا سیاستهای جدید سلطه خود را گستردهتر کنند خون است و خونریزی برای برپایی انقلابهای "بشردوستانه" این جانیان بشریت!
هر قطعه از جهان را که امپریالیستها میروبند تا سیاستهای جدید سلطه خود را گستردهتر کنند خون است و خونریزی برای برپایی انقلابهای "بشردوستانه" این جانیان بشریت!
اینان اکثراً در نطقهای "بشردوستانهشان" از
واژه تروریست استفاده میکنند! اما قبل از هر چیز باید پرسید مخالفین
(تروریستهای) دولت بشار اسد چه کسانی هستند؟ مخالفین دستساز سیآیای؟
و یا مخالفین واقعی دیکتاتوری بشار اسد؟ و هدف رژیم سرمایهداری اسلامی
از کمک به تروریستهای سوریه چیست؟ آیا بنا به ذات طبقاتی دین منظور
رژیم اسلامی کمک به سرکوب کدام دسته از این مخالفین در سوریه است؟ مگر
کارنامه ۳۳ ساله جنایتکارانه رژیم اسلامی مشخص نیست!؟ مگر در ایران شاهد نبودهایم
که رژیم اسلامی بنا به ماهیت طبقاتی دین که هیچ گونه تضادی با سرمایه ندارد،
انقلابیون واقعی در دهه ۶۰ را به بهانه محارب و ملحد و برهمزننده نظام به چه طرز
وحشیانهای در زندانهای سراسر کشور قتلعام کرد تا جیب رفسنجانیهای جانی را پُرتر
کند و سرمایهداران جهانی را نیز فربهتر سازد؟ آیا آمریکا نیاز داشت که کشتار و
سرکوب مخالفین سرمایهداری جهانی را با وجود احکام الهی به رژیم
اسلامی دیکته کند و ساواک دیگری برای آن درست کند، تا وابستگی سیاسی رژیم به
آمریکا اثبات شود؟!!! چرا ملی ـ میهنیهای چاکرقلم در مورد تضاد دین
و سرمایه قلمفرسایی نمیفرمایند؟ این قلمچاکران شعار مردمی روزهای بعد
از قیام ۵۷، "خر همان خر است پالانش عوض شده" را به خاطر میآورند؟
در این بین اما "ملی ـ میهنی"هایی که چاکرصفتی
خود را به رژیم اسلامی وابسته به امپریالیسم در ایران بارها نشان دادهاند،
چاکرقلمهایشان، سریالی مقاله ترجمه میکنند، تا در فقدان یک حزب واقعی کمونیستی و
عدم متشکل بودن کارگران ایران که رژیم منفور اسلامی آنها را حتی از به خاطر برپایی
یک تشکل ساده سرکوب میکند، خوانندگان نوشتجات خود را به حمایت "ملی ـ
میهنی" از رژیم جنایتکار اسلامی در ایران در صورت "بروز حمله امپریالیستهای
خونآشام" دعوت کنند! همانهایی که ترجمههایی از حزب به اصطلاح کمونیستی سوئد
ارائه میدهند، همان احزابی که اکثر اپوزیسیون ایران را تروریست قلمداد میکنند
و در این ۳۳ ساله هم هرگز دیده نشده که این گونه احزاب به اصطلاح کمونیست (بخوان
خواهران و براداران حزب منفور و خائن توده همکار رژیم) جنایات رژیم اسلامی وابسته
به امپریالیستها را در حق زندانیان سیاسی، در حق سرکوب خلق کرد و ترک و بلوچ، در
حق سرکوب زنان و کارگران و دانشجویان رژیم اسلامی را محکوم کنند! در راس این ملی ـ
میهنیهای چاکرقلم، "حزب توفان"، فرزند خلف حزب منفور و خائن توده، میباشد
که نظریهپردازانش که امروز از فرط بیآبرویی اسم عوض میکنند، کمونیستهای جانبهدربرده
از رژیم سرمایه داری اسلامی را تهدید میکنند که "آره اگر خیالت را راحت میکنه میگم امثال تو کمونیست را خودم سر میبُرم"!۲
رژیم اسلامی که نه تنها ۳۳ سال است در ایران، توافق شده پشت پرده، برای حفظ
منافع امپریالیستها سرکوب میکند و جان و دسترنج کارگران را به یغما میبرد و سفره
آنان را هر روز خالیتر میکند، بلکه اساساً به دلیل در دست داشتن ابزاری به
نام "دین" که هیچگونه تضادی با سرمایه ندارد، تولیدکننده مداوم تنش
(بزرگترین حربه امپریالیستها برای عقب راندن مبارزات بر حق کارگران) چه در
داخل ایران و چه در منطقه خاورمیانه و سایر نقاط دنیا است؛ اینبار جان
"شهروندان ایرانی در سوریه" را نیز دستآویز قرار داده است! و کیست، مگر
همان چاکر قلمهای ملی ـ میهنیهای وطنی!!، که نداند این
"شهروندان ایرانی در سوریه" همان حزبالله سرکوبگر است که در
ایران مردم ایران را ۳۳ سال است سرکوب میکند، و سالیان سال است که به حماس و
حزبالله لبنان و دیگر دستپرورده های امپریالیستها کمک میکند، و امروز هم در
سوریه به میدان میآید که اتفاقاً چندجانبه عمل کند و نیز به داغتر شدن تنور
امپریالیستهای خونخوار کمک کند. آیا واقعاً رژیم اسلامی، این نوکر امپریالیستها،
دلسوز مردم سوریه است؟ یا این همان حزباللهی نیست که به حزبالله لبنان کمک مالی
میکرد و حزب توفان هم آنرا در لبنان حامی مردم لبنان مینامید؟ البته
"جناح راست حزب توفان" چنین چیزی را باید گفته باشد، چرا که "جناج
چپ حزب توفان" مدعی شد که این کمونیستها بودند که در لبنان با شرکت در جنگ و
گذشتن از خون خودشان حامی مردم لبنان شدند!!! همین سیاست "راست و چپ" را
همین امروز هم در موضعگیریهای توفان میتوانید ملاحظه کنید۴!
آمریکا، سردسته قلدرهای جهان، با به خطر افتادن سودهای
کهکشانی سرمایهدارهای جهانی و ورشکست شدن چندین بانک در آمریکا، سالهاست که
در پی تغییر دادن نقشه جهان برای بردن سهم بیشتر از غارتگری و چپاول منابع
طبیعی موجود بر روی کره زمین است۵. و این امر ممکن نمیگردد مگر با
استفاده از طرحهای مختلف جنایتکارانه سازمان آدمکشی آن، سیآیای، به طرق
مختلف که امروز اسم رمز طرحهای جنایتکارانه خود را هم دموکراسی آمریکایی
گذاشتهاند! آخرین جنایات را هم در لیبی همه شاهد بوده و هستیم! که بعد از سلاخی
انسان در لیبی، چطور قذافی را توسط همان مخالفین او (بخوان تروریستهای دستپروردهشان،
نیروهای القاعده) سلاخی کردند! و خادمین رنگارنگ امپریالیستها هم جار زدند که لیبی
مثل عراق نیست، در لیبی انقلاب شده، همان خادمین بیآبرویی که از حمله ارتش
ددمنش امپریالیستها به افغانستان به بهانه "صدور تمدن و دموکراسی و جنگ با
طالبان" حمایت کردند!
رژیم اسلامی مخالفین خود را "تروریست"
و "برهمزننده نظم ملی" میخواند (همان عبارتی که شاه جلاد هم برای
سرکوب و کشتار مخالفین دیکتاتوری خود به کار میبرد)، رژیم بشار اسد هم ۱۷
ماه به شکلی سیستماتیک مشغول پاک کردن سوریه از وجود "تروریستهایی"
است که نظم داخلی را بر هم زدهاند، یعنی همان مخالفین دیکتاتوری بشار اسد!
آمریکا هم مشغول کمک "بشردوستانه" به مخالفین دیکتاتوری بشار اسد
و ایضاً مخالفین دیکتاتوری رژیم سرمایهداری اسلامی در ایران است! از طرفی روسیه
(بخوان مافیای سرمایهداری) هم مدعی است که اگر امروز در امور سوریه دخالت نکند
فردا آمریکا به فکر دخالت در امور داخلی آن کشور نیز خواهد افتاد!!!!
همه میدانند که رژیمهای سرکوبگر وابسته به امپریالیسم،
مثل رژیمهای شاه دیکتاتور و دیکتاتوری سرمایهداری اسلامی در ایران، دیکتاتوری
صدام در عراق، دیکتاتوری مبارک در مصر، و... کمونیستهای واقعی و سایر
ضدامپریالیستهای راستین را سرکوب کرده و سازمانها و احزاب آنها را نیز چه با نفوذ
مزدوران جنایتکاری مانند فرخ نگهدار از هم پاچاندهاند، و یا با نفوذ مافیای مواد
مخدر در بین آنها، مانند کشورهای آمریکای لاتین، از مبارزه سیاسی نظامی بر علیه
رژیمهای موجود تهی کرده است! مگر در ایران ندیدیم که چگونه حزب توده در کنار رژیم
سرمایهداری اسلامی قرار گرفت و یا فرزند خلفش اکثریت خائن و جنایتکار چنین کرد؟
شکی نیست که رودخانه مبارزه طبقاتی از جریان باز نمیایستد! شکی نیست که این
مبارزه قهرآمیز است که دیکتاتوریهای وابسته به امپریالیستها را سرنگون میکند و
تنها راه رهایی قید و بند استثمار است! اما حال که چنین امکاناتی موجود نیست، چاره
چیست؟ مردم را به دامن این رژیمهای سرتا پا جنایت انداختن؟ یا رفتن زیر چتر
امپریالیستهای خونخوار؟
پُر واضح است که هیچکدام از این راهها به نفع طبقه کارگر و
زنان هیچ مملکتی نیست! مصر نمونه بارز آن است که درست مانند رژیم اسلامی در ایران
شروع به سرکوب مخالفین امپریالیستها کرده است و سازمان امنیتش را فرمان به سرکوب
داده است!
کارگران و زحمتکشان ایران باید آگاهتر و هشیارتر از هر
زمان دیگری باشند. باید بیش از هر زمان دیگری به متشکل کردن خود بپردازند! باید از
رفتن به زیر چتر این یا آن جناج جنایتکار رژیم اکیداً پرهیز کنند! فریب شعارهای
مسموم "ملی ـ میهنی"ها از هر رقم را نخورند! باید تودههای مردم و اقشار
مختلف را به پشتیبانی از خود فرا خوانند! به هیچ عنوانی با رژیم سرمایهداری
اسلامی و اربابان جهانی او سازش نکنند! و وقتی که زمانش فرا رسید به جای قرار
گرفتن در کنار این رژیم جانی پادگانها را تسخیر کنند، با سلاحهای به دست آمده
میدان را به نبرد با دشمن طبقاتیشان تبدیل کنند! چه دشمنی که ۳۳ است سرکوب میکند،
چه سربازان مزدور ارتش امپریالیستها و یا پادوهای مزدور آنها!
کلام آخر اینکه برخیها از امپریالیستها کمک مالی دریافت میکنند
تا گام به گام اهداف شوم آنها را به پیش ببرند، بعضیها اما ظاهراً کمک مالی
دریافت نمیکنند و سیاستهای بوررژازی خونخوار کارگرکُش را به رایگان به پیش میبرند!
هر دوی این دسته در یک صف قرار دارند و آنهم صف ضدانقلاب!
بيستم مرداد ۱۳۹۱ برابر با دهم اوت ۲۰۱۲
پانوشتها:
۱) دعوت شاه عربستان از احمدینژاد برای شرکت در نشست:
۲) برخی از منابعی که اخبار آنها تیتروار در این بخش از
نوشته آمده است:
دیدار دیپلمات رژیم اسلامی با بشار اسد
کناره گیری نخست وزیر سوریه و پیوستن او به "انقلاب
آزادی"!
کوفی عنان استعفاء میدهد
اوباما مجوز حمایت مالی محرمانه از "شورشیان "
سوریه را صادر میکند:
بریتانیا
"نه برای کشتن یکدیگر" شورشیان سوریه را حمایت نمیکند بلکه برای ماچ و
بوسه کردن! گویی که "شورشیان به صرف ضیافت" در خیابانها هستند!!!
۳) به این موضوع در بخش دوم این نوشته پرداخته میشود!
۴) به لینک زیر مراجعه کنید: "حزباﷲ" یا
"کدام کمونیستها"!
۵) کارزار دلارهای آمریکا برای سرمایهگذاری
بر روی جنبشهای مردمی در جهت توسعه دموکراسی آمریکایی، فرمول جدید تغییر رژیمها!:
صبا راهی:
سوریه و چاکرقلمهای ملی ـ میهنی!
این نوشته در دو بخش تنظیم شده است
بخش دوم
هوادار
حزبالله مترجم میشود!
واقعا
این خجالتآور است که حزب کار ایران توفان خود را حزبى انقلابى مینامد٬ اعلامیه
صادر میکند٬ مردم را به تشکیل جبهه دعوت میکند٬ اما زبان در کام کشیده٬ لالمونى
گرفته و از مواضع خویش دفاع نمیکند. اینجا فقط یک نفر٬ آنهم کسى که کوچکترین
ارتباطى با این حزب ندارد باید از صبح تا شب با این یاوهگویان وطنفروش کلنجار
برود. ... من نه رهبرم و نه ماموریتى از شما گرفتهام که با این اراذل و اوباش سر
و کله بزنم. شما تشکیلات دارید٬ پس جلو بیایید. اگر حالش را ندارید کمى آب هندوانه
بخورید. با حرف زدن و اعلامیه پخش کردن که مبارزه تمام نمیشود٬ باید از آنها دفاع
کرد.
بابک
خوبان، ۱ دسامبر
۲۱۰۰
" ... من
یک تار موی حزبالله را که با امپریالیسم مبارزه میکنه به صدتا مثل تو نمیدم."۲
"قبر
پدر تو و رفیق صبا. گوه اضافه نخور."
" ...
آره اگر خیالت را راحت میکنه میگم که امثال تو کمونیست را خودم سر میبرم."
بابک خوبان، ۶ دسامبر ۲۰۱۱
من تا به حال
ندیدم که کسى یک جاسوس را دوست خطاب کنه. من این فرد را میشناسم و اطلاعاتى هم
ازش دارم. گذشته از این اون ایمیلهایى را هم که از سایت اقلیت براى سایت شما
فرستاده شد این فرد فرستاده بود. اما من چیزى گفتم؟ اسمى از او بردم؟ من میدونم
این شخص کیه٬ در کجا زندگى میکنه و حتى شماره خونهاش را دارم؟ اما
تا به حال چیزى نگفتم و نخواهم هم گفت. این شخص بیماره. اما تعجب میکنم که شما
اینگونه افراد را دوست خطاب میکنید. لذا باز هم از همکارى با شما تا این لحظه
تشکر میکنم و امیدوارم که موفق باشید. انسانهاى صادق هم اشتباه میکنند.
دسامبر ۲۰۱۱
لطفا جلوى این
کامنتها را بگیرید. توجه داشته به اینکه چه اتقاقى در حال رخ دادن در این سایت
است. یک نفر با نامهاى مختلف به این سایت آمده و مشغول شناسایى و شناساندن افراد
به دیگران است٬ به چه دلیل٬ به دلیل اینکه آن فرد با مشى چریکى موافق نیست و یا
اینکه معتقد است باید در مقابل متجاوزان به ایران مقاومت نمود. منظور بابک خوبان
است.
من با استدلال
مخالف نیستم٬ با شعارهاى از قبیل مرگ بر این و یا مرگ بر آن هم مخالف نیستم. اینکه
مواضع کسى را همسو با این و یا با آن جناح دولت دانستن هم ایرادى ندارد٬ اما در
صدد شناسایى افراد برآمدن کاریست که میبایست با شدت با آن و به خصوص از جانب شما
برخورد شود. چرا که سایت مال شماست و این شما هستید که آنرا اداره میکنید.
صبر و تحمل هم
اندازهاى دارد. فرد مورد نظر این جاسوس من نیستم٬ شما هم نیستید اما تصور کنید که
این شخص با شما یک چنین کارى را میکرد. از طریق این کامنت میخواهم که جلوى این
فرد را بگیرید٬ چرا که در غیر اینصورت من هم مانند همان فرد دست به این کار خواهم
زد و دهان خود را باز میکنم ...... او را جلوى چشمش میآورم.
طاهر مه آرام،
۶ دسامبر ۲۰۱۱
"...
اینکه یک محفلی به اسم توفان بخواهد از حماس و حزبالله دفاع کند و منتقدین این آت
و آشغالهای وابسته به جمهوری اسلامی را عامل "صهیونیسم و استکبار"
بداند، صرفاً باعث خندۀ خوانندگان را فراهم میآورد. البته نقاط اشتراک سیاستهای
اینها با حکومت اسلامی به قدری است که گهگاهی تشخیص ادبیات کیهان شریعتمداری و
ماهنامۀ توفان مشکل است. معلوم نیست کسانی از پاسداران حزبالله لبنان دفاع جانانه
میکنند، چرا خواهان سرنگونی جمهوری اسلامی در حرف هستند؟ این مسئله چیزی
نیست به جز بیآبروئی مبارزات ضداستکباری (!!!!) رژیم در میان میلیونها مردمی که
در تجربه پُربهای ۳۲ ساله خود به ماهیت تا خرخره وابسته این حاکمیت خائن پی بردهاند."
"کمونیستى"
که در گوشهاى از جهان و مرتب نق میزند٬ اینها سرمایهدارند. اینها
وابستهاند. من در این جنگ شرکت نمیکنم٬ حقش چیست؟
کمونیستى که
ایدئولوژى را بهانه کرده براى اینکه به زندگى لجنوار خود در گوشهاى از اروپا
ادامه دهد٬ حقش چیست؟
کمونیستى که
به جاى تحلیلى منطقى از جهان با دادن آمارى از راىگیریهاى سازمان ملل نتیجه میگیرد
که هر دو طرف جنگ مرتجعند حقش چیست؟
کمونیستهایى
که بدن برهنه دخترى را مستمسک قرار داده و به وسیله او میخواهند آزادى و دمکراسى
را گسترش دهند حقش چیست؟
و من میتوانم
به این لیست صد بار دیگر هم اضافه کنم.
آیا این
کمونیستها به استالین نیاز ندارند. آیا ما٬ همه ما٬ به استالینى جهت آدم نمودن ما نیاز نداریم. آیا
ما به فردى که گوش ما را بکشد و به ما بگوید که اى حمالها دست از حماقت خویش
بردارید٬ این شما نیستید که نابود میشود٬ بلکه پاى حیات کشور و ملتى در میان است.
رفیق استالین
کبیر جایت خالیست.
باباک خوبان، ۵ دسامبر ۲۰۱۱
" ... او
با خانم "صبا راهی" دشمن شده است، چرا؟ چونکه خانم صبا راهی در همین
سایت پرونده و سابقۀ او را به طور کامل و مفصل افشا کرد. به همین خاطر او در کامنتهایش
خطاب به او فحش میدهد و حتی در کامنتی در همین جا نوشت که هرگاه نوشته یا کامنتی
از آن خانم (صبا راهی) ببیند پاییناش فحش خواهد داد."
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر