مردم سلطنت را استفراغ کردند
صبا راهی
اما هنوز بوی تعفن تهوع میآید وقتی خاندان نوکر صفت پهلوی, دزد دسترنج کارگران و زحمتکشان, برای مبارزین راه آزدای از یوغ بردگی و بندگی امپریالیسم و نوکران شاه و شیخ اشک تمساح میریزند و تهوع آورتر از کارگر کارگر گفتن امروز رضا پهلوی دزد دسترنح کارگران چیزی نیست!
دوره تاریخی که ما درحال حاضر در ایران شاهد آن هستیم یادآور روزهای سیاه و خونبار سلطنت محمدرضا پهلوی نوکر چشم آبی ها میباشد. روزهایی که استبداد سلطنت که در حال سرنگونی بود از طریق سرکوبگرانش همچون ازهاری میگفت این تظاهرات میلیونی نیست اینها نوار ضبط صوت است و سرنگون طلبان در صف های میلیونی در ایران فریاد میزدند ازهاری بیچاره, ای سگ چار ستاره, بازم بگو نواره, نوار که پا نداره/ توپ تانک مسلسل دیگر اثر ندارد، حتی اگر شب و روز بر ما گلوله بارد, تنها ره رهایی / ره سرخ فدایی و شعارهای دیگر
اینروزها سلطنت استفراغ شده که تنها "خلاقیتش" در سرکوب ددمنشانه آزادیخواهان از یوغ ستم استثمار و غارتگری میباشد نه تنها بی شرمانه سوار موج اعتراضات میشود، نه تنها قلدرانه به صف آزادیخواهان در خارج از ایران که شعار مرگ بر ستمگر چه شاه باشه چه رهبر میدهند یورش میبرد و آنان را مورد ضرب و شتم وحشیانه قرار میدهد، نه تنها فرح خفتی شان برای " ملکه" شدن دخیل به سنای فرانسه میبندد، نه تنها رضا پهلوی مفت خور به تمام معنا حامی سپاه و بسیجی سرکوبگر میشود و آنها را برای " سرکوبگری" و خدمتش به اربابان پدرش مورد " عفو ملوکانه" قرار میدهد،نه تنها با وقاحت تمام از شانه کارگران که دسترنج آنان را دزدیده و زندگی انگلی خود را از آن راه گذرانده است بالا میرود، نه تنها با گستاخی تمام برای شانزده آذر روز دانشجو که یکی از ننگ بارترین لکه های تاریخ خونبار پهلوی اعلامیه صادر میکند،و ..... بلکه حتی شعارهای دوره سرنگونی پدرش شاه جلاد را نیز " دزدیده " و به شکل و شمایل خود در میاورد.
بطور مثال شعار تنها ره رهایی/ ره سرخ فدایی – همان خط سرخ فدایی که هشت سال تمام با مبارزه بی امان پس از اعلان جنگ سیاهکل سرخ در 29 بهمن 1349 به "شاه قدر قدرت خاورمیانه نوکر چشم آبی ها", با فداکاری های آگاه ترین و روشنفکرترین فرزندان ایران, چریکهای فدایی خلق به فرماندهی چریک کبیر رفیق حمید اشرف،هشت سال تمام تاج و تخت ش را به لرزه در آورده بود و خواب را از چشم او ربوده بود- را تبدیل به " تنها ره رهایی بازگشت به پادشاهی سگ قلاده امپریالیسم " کرده است. و از طریق رسانه های دست و دلباز امپریالیست های خونخوار و غارتگر توسط پااندازهای حقیری همچون مسیح علی نژاد این مزدور بی همه چیز که هر هفته " تک خال های ضد آزادیخواهی" اش را برای بسیج همه با هم و راه چاره یابی " از پیش دیکته شده" مهمان برنامه " انتقال رژیم" ش میکند منتظر رسیدن به قدرت سرکوب است. سرکوبی به مراتب بیشتر از پدر جلادش و بیشتر از جلادان رژیم اسلامی همتای رژیم پدرش در حالیکه انقلاب پر شکوه بهمن 57 را قیام شوم بهمن می نامد! قیامی که مردم استبداد و خفقان و سرکوب سلطنت نوکر چشم آبی ها را در کف خیابانها استفراغ کردند و تاریخ آن استفراغ را در مستراح ش دفن کرد.
حال چه کسی حاضر به خوردن این استفراغ خون و جنایت و استبداد است مگر مزدوران بی همه چیزی مثل مسیح علی نژاد و مهمانان" ویژه ای" که برای برنامه او در صدای " نوکری" آمریکا تدارک میبنند!
آری! برای پهن کردن بساط سلطنت که بی آبروترین و رسواترین "شبه اپوزیسیون" میباشد در اتاق های فکری سرمایه داری برنامه ریزی میشود تا از طریق پااندازهای امثال مسیح علی نژاد هر هفته یک مهمان در " صدای آمریکا" دعوت شود تا اتحاد ننگین کمانی برای شاهزاده معطل سرکوب تدارک ببیند. این هفته مرد "بنام تاریخ"پژوهشگر مماشات و کاسه لیسی عباس میلانی را مفت خر کردند که بگوید نقل به معنی: "ما اینهمه سرمایه دارهای ایرانی در آمریکا داریم که به انتخابات ترامپ و بایدن کلی کمک مالی کردن بیایند و بگویند ما حاضریم غرب را متقاعد کنیم که این رژیم را بردارید " شاهزاده معطل سرکوب" ما را بیاورید ما هم منافع آمریکا را تامین میکنیم...و هم..."
یعنی دری پوسیده و رسوا و ضد مردمی و ضد زن نیست که مسیح علی نژاد نزند تا نقش شعبان بی مخ کودتای بیست و هشت مرداد را برای شاهزاده معطل و چشم آبی ها بازی نکند!
بطور مثال مسیح علی نژاد نوکر میکروفون صدای آمریکا با مورگن اورتگس که از اصلی ترین حامیان " طرح لغو قانون حق سقط جنین" در آمریکاست و بطور سیستماتیک علیه حق انسانی زنان بر بدنشان فعالیت میکند مصاحبه میکند و عکس یادگاری میگیرد که روی لباس اش می نویسد " زن زندگی آزادی"!
البته این شعار زن زندگی آزادی که تهی از هر گونه مطالبه جدی برای آزادی ی اختیار تن زن به خود زن میباشد، و فقط و فقط به بی حجابی زن تکه دارد و نه به مفهوم آزادی مطلق زن برای تصمیم گیرهای زندگی اش و داشتن اختیار تن خود برای حقوق برابر در تمام ارکان های جامعه و در اصل برای استقلال زن! نقل و نبات عده ای ناآگاه گردیده که فکر میکنند با این شعار زنان در ایران و خفقان کنونی آزاد میشود! یادمان نرفته که سلطنت خود از ملاها مرتجع تر است وقتی که شاه شان در اعتراض به سوال مصاحبه گر تلویزیون که پیشنهاد انتقال سلطنت به فرح خفتی را داد گفت زن؟ زن پادشاه شود؟
برنامه های نوشته شده از قبل برای مزدوری چون مسیح علی نژاد تنها به جمع آوری مزدوران به زیر پرچم ننگین کمان اکتفا نمیکند بلکه " کمیته حقیقت یاب" مشابه ژنریک همان " تریبون دادخواهی زندانیان سیاسی" را بر پا میکند که جلادان جانیان به ویژه خامنه ای را از سرنوشتی که اتفاقا خودشان برای قدافی در لیبی ترتیب داده بودند نجات پیدا کنند.
رژیم اسلامی و حوزه های لجنزار دینی اش که حتی قادر به ساختن آفتابه هم نیست را متهم به فروش پهبادهای ساخت ایران به روسیه که خود یکی از قدرتمندترین ارتش های جهان را دارد میکنند تا بتوانند تکه آهنی را به دست مزدوری چون حامد اسماعیلی دهند تا بتوانند به این وسیله پای ناتو را به وسط کشیده و " ناتو" ی خونریز را در ایران مستقر کنند. در این زمینه هم جوایزی به مسیح علی نژاد و زلسنگی نوکر حقه باز امپریالیسم که " مدعی استقلال " اوکراین ازروسیه به رفتن به یوغ آمریکا ست اعطا شده است.
تاقچه علی نژاد مزدور بی همه چیز پر از این "جوایز
ضدزن و ضد مبارزات دانشجویان و سایر جوانان آگاه که فریاد میزنند:
عامل خون آذرن/ تاج و عمامه بر سرن – نه سطلنت نه ملا / لعنت به آیت اله – دانشجو بیدار است/ از استبداد بیزار است/فرزند کارگرانیم/ کنارشان می مانیم- دانشجو کارگر اتحاد اتحاد – مرگ بر ستمگر / چه شاه باشه چه رهبر/ نه رفراندم نه اصلاح / انقلاب انقلاب/ چه با حجاب چه بی حجاب / پیش به سوی انقلاب/ نه سلطنت نه رهبری/ دموکراسی, برابری/ دانشجو بیدار است/ از شاه و شیخ بیزار است
میزان شعارهای ضد سلطنتی ی دانشجویان و جوانان آگاه امروز در ایران گواهی است در صفحات تاریخ پرشکوه مبارزه طبقاتی که نسل آگاه امروز در ایران مملو از تنفر از استبداد دین و سلطنت است. این میزان شعار حتی در زمان سرنگونی شاه جلاد به این اندازه نبود. ممطئنا به این دلیل که مردم ایران کمر به سرنگونی قطعی شاه نوکر چشم آبی ها بسته بودند و چه کسی بجز دانشجویان مبارز آگاه و دلسوز و قهرمان میتواند الگوی سازش ناپذیری در جدال با رژیم اسلامی خونخوار باشد!
آری! امروز مبارزه دانشجویان مبارز و آگاه که درسها و تجربیات مبارزاتی را چراغ مسیر مبارزات بی امان خود ساخته اند، و سازش ناپذیری را جزو لاینفک مبارزه خود ساخته اند ادامه همان مسیر مبارزه سازش ناپذیران نسل آفتابکاران است. نسلی که تحت هیچ شرایطی زیر بار سلطنت سرکوبگر و نوکر نرفته و نمیرود و کمر به سرنگونی رژیم اسلامی در ایران بسته است.
پیروز باد مبارزه بی امان و سازش ناپذیر دانشجویان الگوی کل ایران
مستحکم تر باد اتحاد دانشجو کارگر و معلم
زنده باد کردستان قهرمان سازش ناپذیری با استبداد زاهدان سازش ناپذیر و پیوستگی تمام خلق های تخت ستم دو رژیم ضدخلقی شاه و ملا
دانشجوی زندانی، کارگر زندانی، محصل زندانی، معترض زندانی، زندانی سیاسی، بی هیچ قید و شرطی آزاد باید گردد!
جمهوری اسلامی نوکر غارتگران دشمن زحمتکشان
نابود باید گردد
پیش بسوی انقلاب محرومان و ستمدیدگان
نان کار مسکن آزادی
دوازدهم دسامبر دوهزار و بیست و دو
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر