سایتهای "دموکرات"
آبشخور همفکران راست و ضدانقلابی شان!
صبا راهی
در عرصه اینترنت و در پس شعار دهان پرکن "آزادی بیان بورژوازی" نوشته های این
قلم یک در میان در برخی از سایت ها منتشر می شود. نوشته های افشا گرانه از ماهیت
بین دو صندلی نشین ها و مزدوران سرمایه مانند نوشته ای در باره(1 )نسرین ستوده، درنمک
خیسانده ای که احتمالأ درآینده ای نزدیک درزنجیره احمد باطبی ها، گنجی ها ، سرکوهی
ها و ... درخدمت به پیشبرد منافع امپریالیست ها قرارخواهد گرفت، منتشر نمی شود! تا نظرات مخالف را هم درج کرده باشند. یا
اگر هم درج میکنند آنرا در "پستوی سایت" شان قرار میدهند! واقعا چرا
سایت های راست و برخی سایت هایی غیر راست چنین کاری میکنند؟ چرا برخی از
نوشته ها را منتشر میکنند؟ مگر غیر از این است که اینها با نظرات رادیکال و
انقلابی مخالف هستند؟ پس چرا نوشته هایی که مروج نظرات رادیکال و انقلابی می باشد
را منتشر میکنند؟
قبل از آنکه به سوال مطرح شده پرداخته شود لازم به تکرار
توضیج واضحات برای خوانندگان جوان این نوشته است که در روند مبارزه طبقاتی جدلهای
نظری امری اجتناب ناپذیر و بسیار ضروری برای پویایی و ارتقاء جنبش کمونیستی می
باشد. همزمان با جدل های نظری افشای نظرات انحرافی، ضدانقلابی و ماهیت سیاسی برخی
از قلم های آلوده و قلم به مزدها که پشت نام کمونیسم و کارگر چاکر منشی خود را به
بورژوازی کارگر کُش ابراز میکنند نیز از ضرورت بالایی برخوردار است. جنبش نوین
کمونیستی ایران نیز مانند تمام جنبش های کمونیستی سایر کشورها مورد هجوم خائنانه
احزاب و گروه های سیاسی باصطلاح " کمونیستی" قرار گرفته است که در اصل
هدف شان خدمت به بورژوازی کارگرکُش بوده است. مانند حزب توده و فرزند خلفش اکثریت
که هر دو از منفورترین جریانات سیاسی هستند و یا تشکیلات رسوایی بنام " توفان" که
با عملکردهای خود بر علیه منافع مردم ایران و به ویژه کارگران و زحمتکشان ثابت کرده
اند که " همیشه مزدور" سرمایه داری
خونخوار هستند. این جریانات ضدانقلاب و ضد
کارگر کاری نبوده است که در پس عبارت " ملی – میهنی" برای ضربه زدن
بیشتر به جنبش کمونیستی و سلب اعتماد جامعه از کمونیسم انجام نداده باشند. برای اطلاع
بیشتر در این جهت به لینک هایی که در پایین این مقاله قرار میگیرد.
اما پس از انقلاب و روی کار آمدن رژیم اسلامی دست ساز امپریالیستها جریانات سیاسی دیگری، که لیدرشان در زمان رژیم سلطنتی با بورسیه شاه مشغول تحصیل بود و با ساواک هم همکاری داشت، ظهور کردند که آنقدر ماهیت سیاسی شان ضدکارگر و ضد زن با بعبارت صحیح تر برای بورژوازی کارگر کُش پذیرفتی بود که معاون وزارت اطلاعات هند در مورد این جریان جدید نوشت " آمریکا یک متحد کمونیست برای کنار گذاشتن رژیم ایران پیدا میکند"! و این جریان چیزی نبود جز حزب دست ساز خارج از کشوری یک کوتوله سیاسی که نظرات فاسد و ضدکمونیستی خود را در پشت نام کمونیسم و کارگر به نادانها قالب میکرد! با سلطنت طلب ها، دشمنان قسم خورده کارگران نشست و برخاست میکرد؛ وقتی ماهیت آلوده اش توسط یک روزنامه دست راستی همفکر خودشان افشا شد که با ساواک همکاری داشته، ساواکی ها و اکثریت منفور و سلطنت طلب ها را به کنفرانس های سالانه خود دعوت میکرد "چهره های دست ساز سیاسی " اش در وزارت خانه های این یا آن کشور " غربی" پلاس بوده و هستند تا رژیم اسلامی دست ساز امپریالیستهای خونخوار را بردارند و این خادمین سرمایه داری را بجای رژیم اسلامی کارگر کُش قرار دهند! تا در ادامه کار رژیم اسلامی همراه با " متحدین ضدکارگرش" ضربات بیشتری به جنبش کمونیستی ایران در راه خدمت به سود سرمایه داری خونخوار بزنند! که البته رهبر ساواکی این جریان سیاسی ( ژوبین رازانی معروف به منصور حکمت و یازده اسم دیگر) آروزی خادمی اش به امپریالیستها را با خود به گور برد!
اما در اوضاعی که رژیم ددمنش اسلامی نوکر امپریالیستها در
راستای منافع امپریالیستها نیروهای آگاه ضدامپریالیست یعنی همان کمونیست های
انقلابی و سایر نیروهای آزادیخواه را در دهه شصت قتل عام کرد، و نسل جدید را با
زنگ زده ترین فرهنگ ارتجاعی یعنی دین تربیت کرد - فرهنگی که در رژیم قبلی نیز توسط " شخص اول
مملکت" و دربار او به جامعه تزریق می
شد، شاه مزدور هر وقت تاج و تختش در معرض خطر بود خواب " امام زمان و اما رضایش"
را می دید و با همسر چادر بسرش بدو بدو به
سوی ضریح رضا روان میشد و توسط جارچی های ساواکی اش جار میزد که "کمر بسته
امام رضا و امام زمان" است، و مارکسیست ها را " خرابکار" معرفی
میکرد و ساواک آدم کُش او نیز همان کارهایی را با مارکسیست ها و سایر آزادیخواهان
می کرد که ساوامای رژیم اسلامی با قتل عام شدگان دهه شصت انجام داد- نیروهای
"ضدامپریالیستی" که از فرط بی آبرویی سیاسی شان با اسم رمز " ملی –
میهنی " به بقای رژیم خونخوار اسلامی کمک میکنند نیز انگل وار در صحنه
اینترنت مانند "سربازان گمنام امام
زمان " شان به انجام وظیفه مشغولند. تا مبادا کسی نظرات رادیکال و انقلابی را
برای نسل جوان تبلیغ کند و ترویج دهد!
شرایط کنونی را هم که کم و بیش همه در جریان هستید که یک
عده آدم بالغ و عاقل و " مستقل" در ظرف کشنده بورژوازی ( ایران
تریبونال) اعلام خدمت به طبقه ستمگر و زالو صفت کردند. و منتقدین به این نقشه
امپریالیستی را نیز به رژیم نسبت دادند و مزخرفات دیگری در همین مایه! اما تا به امروز
که بالاخره " رای " صادره " تریوبنال شان" تو زرد از آب درآمده
را " سانسور" هم کردند آن " قلم به مزدان" که کیلویی نویس
مهارت شان است اصلا به روی مبارکشان نمی آورند که به جنبش کمونیستی یک توضیح اساسی
بدهکار هستند! البته صحبت از انتقاد از خود کردن با این جماعت آلوده فکر به خطا
رفتن است،چرا که اینان تفکر ارتجاعی بورژوازی را پشت واژه های" سوسیالیست و
کمونیست مستقل و مارکسیست" حمل میکنند!
عده ای دیگر هم ... هر بهانه یی را مستمسک قرار داد تا صریح
نظرشان را در مورد مجازات جنایتکاران رژیم اعلام کند و آنرا به (2) " جنبش
دادخواهی" موکول کرد، همزمان با برگزاری ایران تریبونال هم یادشان آمد که کلیپ درست کنند، منتهی از نوع
" اکثرتی خائن و منفور"، بعد هم با " دوست بازی" از هم به به
و چه چه میکنند و فرمایش می فرمایند که چرا به رژیم " نمی پری"؟ البته
این رسواهای مزدور سرمایه همه را با دید منفور اکثریتی خودشان می بینند که مدام به
" امام جلادشان می پریدند" و به او رهنمود می دادند و امروز هم از قرار
گرفتن گردن جنایتکاران اسلامی زیر تیغ گیوتین اشک می ریزند! در حالی که "
رهبر دل نازکش" شان که به منقدین راست روی های بورژوامآبانه اش انگ " اطلاعاتی" هم میزند، نوشته این قلم را که خطاب به خودشان
بوده را زیر تیغ سانسورشان میبرد! و گر نه این قلم که وضعیتش مشخص است که نابودی
رژیم اسلامی دست ساز امپریالیستها را با تمام جناح و دسته هایش خواستار است و تیغ
های گیوتین و چوبه های دار را شایسته ترین مجازات برای جانیان رژیم اسلامی میداند!
اما همه این حریانات سیاسی که در بالا نام برده شد بعلاوه
برخی از سایت ها و برخی " سربازان گمنام این سایت ها" همگی
بشدت ازنظرات رادیکال و انقلابی وحشت دارند. و چون قادر نیستند جلو نظرات
رادیکال وانقلابی را سد کنند مزورانه نظرات انقلابی را به بهانه دمکرات بودن چاپ
می کنند ولی درحقیقت هدفشان فراهم کردن آبشخوری برای کسانی که مثل خودشان راست وضد
انقلاب هستند تا با نظرات متعفن ومستهجن به خیال خام خود هرگونه صدای انقلابی را
سرکوب کنند.
همه اینها جدای وحشت شان از
نظرات رادیکال و انقلابی، حافظه هایشان نیز دچار آلزایمر مزمن می شود، و هر گونه سند تاریخی مانند مستند ارزشمند حماسه مقاومت کتاب رفیق اشرف
دهقانی را نادیده می گیرند. کسانی که رسالت مزدوری سرمایه داران را
به خاطر تکه استخوانی بعهده گرفته اند, تلاشی مذبوحانه می کنند که اسناد تاریخی را
از دید نسل جوان و آیندگان پنهان کنند و کلأ منکر آنها شوند؛ به همان گونه که
سرمایه داران زالو صفت اسلامی به خاطر در جهل و نادانی نگه داشتن کارگران
وزحمتکشان تا آن جا پیش میروند که منکرعلم ودانش می شوند تا براحتی بتوانند جیب
آنها را خالی کنند.
حال به همه این مجموعه فضولات اینترنتی جامعه سرمایه داری را هم اضافه
کنید که در نقش باربران سیاسی مشغول خدمت به سرمایه داری هستند که برخی از آنان
برای قالب کردن نظرات مشکوک خود به نادانها خود را " چریک دوره دیده فلسطینی
" قالب میکنند، و وقتی که ماهیت آلوده سیاسی آنها هم توسط همین قلم افشا می
شود، روی اصلی سکه شان ظاهر میشود و در پایین نوشته های این قلم هر آنچه که در اصل
لایق خود او و همفکران " مستقل " شان میباشد به این قلم نسبت میدهند تا به
این خیال خام که مرا از مبارزه ام بر علیه سرمایه داری خونخوار و افشای ماهیت
مزدورانش بازدارند...
جان سخن اینکه در این مجموعه
متعفن و مستهجن صدای همنوایانی را می شنوید که از آسیب دیدن سود سرمایه داری بشدت
دلهای نرم و نازکشان می گیرد، و چون ماهیت آلوده سیاسی شان توسط این قلم افشا شده و
چون نقاب رفرمیستی از چهرهای شان برگرفته شده؛ به راستی اگر ناقل میکرب بورژوازی
کارگر کُش نبودند، بجای برخورد نظری؛ به جای پاسخ گویی و یا انتقاد از خود و یا
آوردن دلایل علمی برای نظرات شان و یا "طرز پخت اسپاگتی" شان، تلاش
مذبوحانه دارند تا با شارلاتان بازی با حقه های توده ای وار این قلم را به خیال
خام خود به سکوت دعوت کنند و تلاش رذیلانه می کنند تا لباس آلوده سیاسی خود را بر
طناب این قلم که به اندازه یک سر سوزن هم با سرمایه داری خونخوار سرسازش ندارد و
تحت هیچ شرایطی به آن اعتماد نمیکند آویزان کنند! البته زهی خیال باطل!
چهارم
دی ۱۳۹۱
برابر با بيست و چهارم دسامبر ۲۰۱۲
اﺳﻨﺎد ﺳﺨﻦ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ: ﻧﮕﺎهﯽ ﺑﻪ ﻣﻮاﺿﻊ ﺿﺪ اﻧﻘﻼﺑﯽ
" ﺳﺎزﻣﺎن اﮐﺜﺮ ﺖﯾ " و " ﺣﺰب
ﺗﻮدﻩ" در ﺣﻤﺎﻳﺖ از ﺟﻤﻬﻮرﯼ اﺳﻼﻣﯽ
لینک کتاب
حماسه مقاومت
(1) از "بابی ساندز" تا
"بی بی ساندز"! در رابطه با اعتصاب غذای نسرین ستوده
(2)اسپاگتی
دادخواهی گفتگوهای زندان
سوریه و چاکرقلمهای
ملی ـ میهنی!
بحران اقتصادی سیستم گندیده سرمایه را هرچه بیشتربه سوی لجن زاری سوق میدهد که عاملش کسب سود هرچه بیشتر
پاسخحذفازخون کارگران وزحمتکشان است وایدئولوگ های سرمایه برای نجات این منجلاب راه حل را جنگ افروزهای منطقه ای
با اهدافی چون کسب سود سرشارازطریق فروش سلاح ،پرکردن جیب هایشان از راه بازسازی آن چه را که نابود کرده اند
وهم چنین تغییرمهره ها سوخته برای جلوگیری ازگسترش شورش های ناشی ازنارضایتی اقتصادی وتضمین سودآوری
آینده شان و این تعویض مهره ها نورامیدی دردل فرصت طلبان وبورژوا لیبرالهای وطنی تابنده است که شاید بتوانند در
آینده ای نزدیک درزنجیره جابه جائی مهره های سرمایه داران بین المللی قرار دهند
براساس همین امید وآرزوها ، برای تضمین وثبات قدرتی که شاید درآینده بدست خواهند آورد، به انواع واقسام نیرنگ ها
وعوام فریبی ها دست میزنند، عده ای ازآنها که خود را دستی بالاتردراین زنجیره می بییند، به توهم پراکنی ازطریق مضحکه های حقوق بشر بورژوائی که درپی اش قالب کردن انواع واقسام قوانین ظالمانه درقالب دمکراسی بازی مشغولند
وبه همراه آنها دسته کری که جایگاه پادوئی سرمایه را شایسته خود میدانند، به زعم خودشان به سرکوب هرگونه تفکرانقلابی
ورادیکالی که به افشای این نظرات انحرافی می پردازند، ، دست میزنند، تا چاکری خودرا به سرمایه داران برای تامین منافع
ناچیزی ثابت کنند
آنها بی شرمانه افشاء کنندگان نظرات انحرافی را که چیزی جزضربه زدن به جنبش انقلابی ونیروهای جنبش نیست را
به محفل بورژوای مجاهدین و وزارت اطلاعات وشکنجه نسبت میدهند
کسانیکه تا دیروز برای انتخاب خاتمی این ملای سرمایه سینه چاک میدادند ومیان بدازبدتررا به حلقوم توده های ناآگاه فرو
می کردند ، برنامه جا به جای مهره های سرمایه داران بین المللی این بارآنها را به فکرعرضه کردن خودشان دراین جایگاه
آینده انداخته است
قبل ازهرچیزباید ماهیت پلید خود را پنهان کرده بنابرای با عوام فریبی برای نمایش دمکرات منشی خود ،دروازه
سایت های شان که بوی تعفن راست ورفرمیست شان مشام را آزار میدهد ، بازگذاشته اند وازاین بخشش دمکرات منشی بورژوائی ،دست پادوهای سرمایه آن چنان بازاست تا هرگونه تفکرانقلابی ورادیکال که بخواهد نقاب ازچهره کریه این رفرمیست ها و بورژواها لیبرال ها که خودرا کمونیست قالب می کنند بردارد، به خیال خام بورژوائی خود با انواع واقسام انگ ها وتهمت های مسخره سرکوب کنند
ولی نیروهای انقلابی ازانگ زدن ها واتهاماتی که برازنده خود این مزدوران است ، هیچ گونه واهمه ای ندارند و راه را برای تشنگان قدرت بازنخواهند گذاشت ، چون پشتوانه خود را تمام نیروهائی میدانند که تلاششان نابودی سیستم جنایت پرور
سرمایه داری وپیروزی طبقه کارگر می باشد