از
"بابی ساندز" تا "بی بی ساندز"!
عاقبت
شش سال حبسی های اصلاح طلب!
(در رابطه با اعتصاب غذای نسرین ستوده)
صبا راهی
دیروز سوم دسامبر دوهزارو دوازده ؛ دولت جنایتکار
امپریالیسم آمریکا از نسرین ستوده حمایت مجدد کرد، و ضمن اظهار نگرانی از سلامتی
نسرین ستوده که شش هفته در اعتصاب غذا در اعتراض به شرایط نگاهداری خود و محرومیت از ملاقات با فرزندانش،
بسر میبرد، طی یک بیانه کوتاه( ١) از رژیم اسلامی خواست که فورأ نسرین ستوده و سی
زن فعال سیاسی دیگر را که در شرایط بدی در اوین بسر میبرند آزاد کند. پیش
تر هیلاری کلینتون؛ یکی از جنایتکاران این قرن ضمن تبریک گفتن به نسرین ستوده
بخاطر "ربودن جایزه حقوق بشری" ، از رژیم اسلامی نسرین خانم ستوده را هر
چه زودتر آزاد کند! دولت جنایتکار امپریالیسم انگلیس نیز از طریق وزیر امورخارجه
اش ویلیام هیگ خواست که وکیل حقوق بشری شان هر چه زودتر آزاد شود! دلسوزی
جنایتکاران در مورد طرفداران "حقوق بشر و دموکراسی" شان واکنش جدیدی
نیست، اول که به خاطر منافع طبقاتی شان است؛ دوم اینکه می خواهند بدین وسیله
وانمود کنند که رژیم اسلامی " مستقل" است و جنایاتش ربطی به اربابان رژیم
ندارد!!!
نسرین ستوده ، زنی ۴۹ ساله , شش
هفته، بعبارتی چهل و دو روز است که در اعتصاب غذا بسر میبرد!!!!! و چنین به نظر میرسد که قرار است از او "
بی بی ساندز" بسارند! چرا؟*
از لحاظ علمی چطور میشود یک زن میانسال شش هفته در اعتصاب
غذا باشد و زنده بماند!؟؟؟ زنان بدلیل تغییر و تحولات هورمونی که معمولا از سن 35
سالگی این تغییرات شروع می شود شدیدأ در معرض خطر کمبودهای مواد غذایی هستند و حتی
علم پزشکی توصیه میکند که خانم ها از رژیم های سخت برای لاغر شدن به دلیل خطرناک
بودن آن رژیم های غذایی استفاده نکنند، برای اینکه حذف مواد غذایی مانند
کربوهیدراتها و چربی های لازم میتواند آسیب های جدی به مغز و سایر اعضا بدن مانند
کبد و قلب و کلیه ها وارد کند! حالا تصورش را بکنید که یک زن ۴۹ ساله ۴۴روز در اعتصاب غذا باشد چطور
میتواند زنده بماند!!! و سلولهای مغزش هم سالم باشد! امتحانش ضرر ندارد لازم نیست ۴۴روز اعتصاب غذا کنید اگر خانمی بالای سی و پنج سال
هستید یک هفته اعتصاب غذای خشک کنید تا متوجه شوید که چگونه هم تعادل روحی تان و
هم جسمی تان بهم میریزید! اگر در مورد
خانم ستوده چنین نبوده حتما از معجزات " جمکران امپریالیستها" است همان
معجزه ای که شامل حال اکبر گنجی مزدور امپریالیستها شد!!!!! معجزه ای که آخرین پدیده های علم پزشکی را به
قعر چاه میفرستد و تا خود را " جمکران امپریالیستها" را به سلولهای خفته
مغزهای ناآگاه بفرستد!
عدالت رژیم اسلامی کارگر کُش در مورد حکم های
یکسان آن!
خانم نسرین ستوده در یک محاکمه حاضر میشود و جلوی دوربین
های رو به خارج از کشور قرار میگیرد تا پیام های ویدئویی ارسال کند...توجه داشته
باشیم که نسرین ستوده از ١٣
شهریور ١٣۸٩ به اتهام اقدام علیه امنیت ملی در
بازداشت است. همان اتهامی که ستار بهشتی کارگر وبلاگ نویس را در عرض پنج روز به برکت عدالت قوه قضائیه رژیم اسلامی وابسته
به امپریالیسم سر به نیست کرد!
پرویز داورپناه وکیل نسرين
ستوده می گوید خانم ستوده در نامهای از زندان اوين به دو فرزندش (نيمای چهار ساله
و مهرآوهی ۱۳ ساله) مینویسد:
"بهياد داشته باشيد هرطور با دشمنانتان رفتار کنيد، با دوستانتان رفتار خواهيد کرد. دشمنی دشمنان هرگز خشونت رفتاری هيچ انسانی را توجيه نميکند، چه رسد به آنان که دشمن نيستند. به جرأت به هر دوی شما ميگويم هرطور رفتار کنند، نه با آنان که خود را دشمن من ميپندارند، دشمنی دارم، نه خود را در گرداب قهر و کينهای که آنها بهوجود آوردهاند غرق خواهم کرد."
"بهياد داشته باشيد هرطور با دشمنانتان رفتار کنيد، با دوستانتان رفتار خواهيد کرد. دشمنی دشمنان هرگز خشونت رفتاری هيچ انسانی را توجيه نميکند، چه رسد به آنان که دشمن نيستند. به جرأت به هر دوی شما ميگويم هرطور رفتار کنند، نه با آنان که خود را دشمن من ميپندارند، دشمنی دارم، نه خود را در گرداب قهر و کينهای که آنها بهوجود آوردهاند غرق خواهم کرد."
جمله ای بسیار " فیلسوف مآبانه"!
همین دو خطی که برای فرزندان"چهار ساله و سیزده ساله" اش می نویسد، نشان
میدهد که ایشان با رژیم اسلامی جنایتکار هیچ دشمنی ندارد، که تازه با آن منافع
مشترک هم دارد! و در اصل از سر
منافع طبقاتی اش هم هست که به نفعش نیست بخاطر بیاورد که دهها هزار زندانیان سیاسی
به دلیل عقاید سیاسی شان و بدلیل مخالفت با سیاست های سرکوبگرانه و جنایتکارانه و
مکارانه همین رژیم اسلامی به اتهام مشابه ( اقدام علیه امنیت ملی؛ محارب؛ منافق؛
ملحد ) در دوره میرحسین موسوی نخست وزیر کشتارها در زندانهای سراسر ایران قتل عام
شدند بی آنکه حتی اجازه داشته باشند وکیلی داشته باشند!!!! چه بی عدالتی از طرف
رژیم جنایتکار اسلامی امروز شامل حال خانم ستوده شده است!!! در مورد ایشان بی
عدالتی شده یا در مورد ستار بهشتی کارگر وبلاگ نویس؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ در مورد
ایشان بی عدالتی شده یا در مورد آن دهها هزار زندانیان قتل عام شده در دوران نخست
وزیر میرحسین موسوی!!! راستی چرا میرحسین را که به همین اتهام " حصر"
کرده اند به قتل نمی رسانند؟؟؟؟
خانم ستوده ( وکیل!!!!!!!!!!) اصلا به نفع منافع طبقه اش
نیست که حداقل در زندان به قتل ستار بهشتی کارگر وبلاک نویس که به اتهام مشابه حبس
شده بود اشاره کند!!! البته حتما در اینمورد ممکن است گفته شود که ایشان در "
کُمای اعتصاب غذا " بودند وقتی دژخیمان رژیم ستار بهشتی را به قتل
رساندند!!!! اما خانم ستوده تا توانسته نظرش را هر چه بیشتر در نامه هایش بورژوازی
پسند تر نوشته، "از خشونت رفتاری بپرهیزید و دنبال انتقام جویی
نباشد"، همان پیام همفکر و همکارش پیام اخوان مزدور امپریالیستها که در
مضحکه تریبونال همراه با سایر همدستانش رژیم جنایتکار اسلامی را بعنوان "
دادستان" رسیدگی به جنایات خودش
معرفی میکند!!!! خانم ستوده در حالی که مثل تمامی رفرمیست ها همان بین دو صندلی
نشین های رسوا یکی به نعل و یکی به میخ می زند، از طرفی قهر و کینه را "گردابی" میداند که خود ستمگران
رژیم آنرا برپا و اعمال کرده اند؛ اما دیگران را از "غرق شدن" در این
" گرداب" برحذر می دارد!!!! واقعا که بازی حقوق بشری با این واژه ها به
این اندازه حساب شده ممکن نیست.
همسر نسرین ستوده می گوید: "چیزی که محسوس بود لاغری بیش از حد و کوچک شده صورت و تو رفتگی
چشمانش بود."
اجازه دهید برای اینکه همسر
نسرین ستوده مثل خیلی های دیگر به شعور جمعی بی احترامی نکند عکسی از نسرین خانم
قبل از زندان در اینجا برایتان قرار دهم تا ببینیم این اعتصاب کننده که گفته میشود
الان وزنش ۴۳ کیلو است قبلا وزنش
طبق این عکس چقدر بوده و گودی چشمهایش چقدر بوده و صورت لاغرش نیز....
اخبار در باره نسرین ستوده را اینجا رها کنیم و به ماجرای چند سال پیش
برگردیم:
(۲) "اکبر گنجی در۳ ارديبهشت ١۳۷٩پس از بازگشت از تئاتری
که در شهر برلين، در آلمان، تحت عنوان "کنفرانس ایران پس از انتخابات" اجراء گردید، بازداشت؟؟؟ می
شود و پس
از انجام نمایش هائی، وی را به شش سال
حبس محکوم می کنند!!! به بهانه ی
مرخصی، از زندان آزادش می کنند تا با خبرگزاری های بین المللی مصاحبه!!! کند.
در زندان، دست به اعتصاب غذای؟؟؟ نامحدود می زند کـه بیـش از هفتـاد روز طـول می کشد و بدین ترتیب رکورد "بابی سندز"،
مبارز ایرلندی را که نتوانست بیش از ۶۲ روز در اعتصاب غذا مقاومت کند، می شکند!!!
و اکنون نیز دچار هیچ عارضه ی جسمی و روانی نیست!!!
در زمان اعتصاب غذا، نامههای مختلفی را به نام وی منتشر می کنند که ضمن انتقاداتی به رژیم، خواستار برکناری خامنهای و تغییر نظام
سیاسی ایران می شود!!!
در مدتی که در زندان؟؟؟ است، رئیس جمهور جنایت کار ایالات متحده ی آمریکا، جورج بوش از وی حمایت می کند.
در زندان جزوه ی "مانیفست جمهوریخـواهـی" را بـه نـام اش مـی نـویسنـد و منتشـر می سازند که در آن جدائی کامل دین از سیاست را اعلام می کند. همچنین کتاب هائی به نام "تاریک خانه ی اشباح" و "عالی جنابان سرخ پوش و خاکستری" به
نام وی منتشر می شوند که در مورد قتلهای سیاسی، معروف به "قتلهای زنجیرهای"، افشاگـری؟؟؟ می کند!
در ۲۸ اسفند ١۳۸۴ از
زندان آزادش می کنند تا به عنوان یک "قهرمان" به فریب کاری های اش ادامه دهد.
ادعا می کند بخش اعظم دوران حبس خود را در انفرادی؟؟؟ گذرانده است و می گويد که مورد شکنجه؟؟؟ قرار گرفته و تهديد شده
است!!!
در پایان نیز به راحتی به خارج از کشور می رود و اجراء نمایش های اش را در
خارج از کشور پی می گیرد."
وقتی اکبر گنجی یکی از جنایتکاران رژیم به خارج می آید توده ای ها و اکثریتی
های منفور برای او (۳)ضیافت حقوق بشری ترتیب میدهند.
گنجی تنها کسی نبود که به راحتی به خارج از کشور میرفت،
باطبی ، اکبرمحمدی ، فرج سرکوهی، عباس معروفی و شمس الواعظین، بهنود و... نیز مستقیم
از زندان به اروپا وامریکا پروازکردند و مستقیم هم درخدمت اربابان رژیم قرار
گرفتند. اما کارگر وبلاک نویسی مانند ستار بهشتی در عرض پنج روز سر به نیست می
شود!
چطور است که کارگری مانند ستار بهشتی که افشاگر واقعیات
بود را در عرض پنج روز به قتل می رسانند اما خانم نسرین ستوده را دو سال در آب نمک
میخوابانند و ملاقهایی از نوع عکس زیر برای شوهر ایشان فراهم میکنند؟؟؟
واحتمالأ با دیدن یک چنین عکس عاشقانه ای درحضورعمله واکره
دستگاه سرکوب وشکنجه، و با کمک همسر و وکیل و سایر حقوق بشری ها ( بخوان مخالفان
قهر انقلابی کارگران و توده های تحت ستم در رژیم اسلامی وابسته به امپریالیسم)
طومار امضا و کمپین برپا میشود تا جایی که اربابان رژیم هم درخواست آزادی این خانم
را دارند!
البته بقولی واقعا هم عجیب نیست در این دوران پر از گند و
کثافت که به اصطلاح چپ زدگان به قول معروف گنجشگ را رنگ میکنند به جای بلبل جا
میزنند؛ سرمایه داران خونخوار اسلامی هم یک چنین مضحکی را راه بیندازد برای فریب
همین چپول هائی که در نمایش رو حوضی شان در لندن و هلند؛ سران رژیم جنایتکار را از
هر گونه جنایتی مبرا دانستند و آنها را در مقام دادستانی خودشان نشاندند که به
جنایت دهه شصت و سایر جنایات رسیدگی کند، و احتمالا با دیدن عکس عاشقانه در حضور عمله و اکره دستگاه سرکوب
و شکنجه، آن چنان به هیجان بیایند که در نامه سرگشاده ای به حقوق بشری های
بورژوازی، منکر کشتار دهه شصت شوند! مگر بریده هایی که به راه پیمایی و تالار وحدت
رفتند نگفتند که آنها خبر نداشتند که اعدام می شوند و گر نه حتما مثل خودشان سر از
خارج کشور در می آوردند و پادو سرمایه داران غربی می شدند و یا مثل آن پادوی دیگری
که امروز خودش را فعال کارگری جا می زند گفته
بود کسانی که اعدام شدند چون تواب شده بودند از خچالتشان رفتند که اعدام شوند!
ناشناس و سرشناس!
اما در پاسخ به دوست
جوانی که گفته بود افراد ناشناس مثل ستار بهشتی را رژیم به قتل می رساند و
سرشناس هایی مثل اکبر گنجی و نسرین ستوده را که رسانه های جمعی بین المللی و داخلی
روی آن تمرکز دارند نمی تواند به قتل نمی رساند، مایلم بگویم:
از زوایای مختلف می شود به این موارد پرداخت. در وحله اول
که سوای " عدالت سرمایه داری اسلامی " که یکی را به اتهام مشابه در عرض
پنج روز به قتل میر ساند و یکی دیگر را به شش سال حبس با ملاقات و تلفن و دوربین
فیلم برداری و پیام ویدئویی!!!! باید گفت عجب رژیم " مستقلی قدرتمندی"
است که اگر فردی توسط بوق و کرنای اصلاح طلبان و توده ای اکثریتی ها سرشناس شد ممکن است چرخ "قدرتش"
پنچر شود!
البته رژیم وقتی
جنایاتش بیشتر افشا میشود، هم " سازمان ملل" شان و هم اصلاح طلبان رژیمی
هم اشک تمساح برای ستار بهشتی ها میریزند که " نباید گذاشت خون این جوان بی
کس پایمال شود." که البته باید به این کرکس ها گفت که ستار بهشتی بی کس نبود و
نیست او متعلق به طبقه کارگر ایران بود و هست که در یک انقلاب درست و حسابی حساب
جنایتکاران رژیم وابسته به امپریالیسم را کف دستشان میگذارد!
در وحله دوم باید پرسید چطور میشود که این افراد سرشناس
همه از طرف اربابان رژیم اسلامی مورد حمایت قرار می گیرند و وقتی پایشان به
غرب می رسد سر از کاخ سفید و سایر نهادهای امپریالیستی در می آروند. آیا این طور
نیست که اگر نظرات افرادی مانند گنجی و نسرین ستوده و فرج سرکوهی و باطبی و عباس
معروفی و ... برای اربابان رژیم پذیرفتنی نبود و همسو با نظرات مسموم حقوق بشر
امپریالیستها نبود آیا از آنها حمایت میکردند؟ چطور اربابان رژیم از فرزاد کمانگر که
در خارج هم گروه های مختلف برای او کمپین براه انداختندحمایت نکردند؟ مگر غیر از
این بود که فرزاد کمانگر شاگرد صمد بهرنگی بود که رنج و سختی فقر شادگرانش مشغله
ذهن و فعالیت سیاسی اش بود؟ راستی چه کسی اینها را در بوق و کرنا میکند؟ به سایت
های اصلاح طلبان و توده ای ها و اکثریتی ها و سایر راست ها نگاهی بیندازید...
راستی دوست عزیز، اگر نسرین ستوده وکالت ستار بهشتی یا
فرزاد کمانگر را بر عهده میگرفت باز هم در بوق و کرنای رسانه های جمعی داخلی و
خارجی میرفت؟ یا اینکه او هم سر سر پنج روز سر به نیست میشد؟؟؟؟ راستی وکیلی برای
زهرا کاظمی در ایران مشغول پیگری قتل او هست؟؟؟ جرم او چه بود؟ عکاسی از زندان
اوین!!!
حالا قضیه را از این زاویه نگاه کنیم، اگر خانم نسرین
ستوده با تحریم های اقتصادی امپریالیستها، که کمر کارگران و زحمتکشان و محرومان را
زیر بار سنگینی هزینه های زندگی با درآمدهای ناچیز خم کرده است، اعلام مخالفت کرده
بود آیا امروز دولتهای جنایتکار آمریکا و انگلیس و آلمان از او حمایت می کردند؟؟؟؟
حال فرض بگیریم که
حرف شما درست؛ و رژیم اسلامی بقول شما با
"شو آف" ( نمایش دادن) سرشناس ها که در بوق وکرنا هم قرارشان
داده اند طور دیگری رفتار میکند!!! برای اینکه آنها سرشناس شده اند. اما اگر این
سرشناس ها واقعا مخالف جنایات مختلف رژیم بودند، مخالف بی عدالتی در حق محرومان
و کارگران و زحمتکشان بودند، مخالف ظلم و ستم طبقاتی بودند، مخالف سیاست های
جنایتکارانه امپریالیسم ها بودند که به " شوآف" رژیم کمک نمیکردند! مثلا
خانم ستوده در نامه اش به فرزندانش و در عکسهای بالا چنان وانمود میکند که گویا
رژیم سر اندر پا جنایت اسلامی آنچنان " مهد دموکراسی " است که ایشان
دستبند در هوا جلوی دروبین ها "ژشت" میگیرد یا همسرش را در آغوش می گیرد
و حرفهای حقوق بشری برای " آشتی طبقاتی" میزند!!!
رژیم اسلامی که تا زیر دماغش در ماتحت امپریالیستهای
جنایتکار است، برای نمایش بین المللی است که نسرین ستوده ها را جلوی دوربین ها
قرار می دهد تا به این وسیله برای خود وجهه "استکباری" کسب کند، از
آنطرف هم اربابان رژیم از نسرین ستوده ها حمایت میکنند و بعد هم نسرین ستوده ها
سُر و مور گُنده از زندان به خارج از کشور می آیند و همانی میشوند که شادی صدر شد،
که باطبی شد، که فرح سرکوهی شد، که مسعود بهنود ملیجک هر دو رژیم شد... که با
وقاحت در توری که توده ای ها و اکثریتی ها دشمنان مردم ایران برای او و هم فکرش
شمس الواعظین براه می اندازند " بهار آزادی در مطبوعات ایران در رژیم
اسلامی" را تبلیغ میکند!!! که البته آقای بهنود حق هم داشته، در رژیم اسلامی
برای ایشان "بهار مطبوعات" بوده زیرا که وزارت ارشاد به او تند و
تند مجوز نشریه میداد و او هم نشریه ای مثل آدینه را علم میکرد تا پادواش فرج
سرکوهی آن دورغ ها را در مورد مرگ صمد بهرنگی سر هم کند! و این لیست ادامه دارد...
حالا به این کلیپ نگاه کنید "نسرین ستوده در زندان و در ملاقات با فرزندانش!"
ببینید چه امکاناتی در اختیار ایشان قرار گرفته، وایشان
عین فیلم های تخیلی هالیووودی که " مامی برای بچه بوس میفرسته و بعدهم یک
پوستر دیگر عاشقانه از آن بوسه ساخته می شود تا بوسه تحویل ددی داده شود" تا
بالاخرخ پوستر زیر توسط "خلاقان چاه جمکران" ساخته می شود!!!!
حال بپرسیم آیا اگر نسرین ستوده وکیل زندانیان سیاسی
مخالف رژیم جنایتکار اسلامی نوکر امپریالیستها بود در چنین مورد ی"دولت
جنایتکار آمریکا و حزب سبز آلمان " و
دولت جنایتکار انگلیس قرار می گرفت؟؟؟ یا اینکه دو روزه سر به نیست می شد!!! ایشان
وکیل افرادی است که قربانی مناسبات اقتصادی – سیاسی جنایتکارانه همین رژیم سرمایه
داری اسلامی هستند که خانم ستوده و همفکرانش کمپین یک میلیون امضاء برای "
اصلاح" آن براه انداختند! تا رژیم اسلامی را بزک کنند! سرمایه داری دو محصول
برای آسیب های اجتماعی که خود تولید میکند نیز مدام بازتولید میکند یکی روانشناس
است و دیگری وکیل! روانشناس "پول" می گیرد ، کلان هم می گیرد، تا
ناهنجاری هایی که ریشه در مناسبات اقتصادی – اجتماعی سرمایه داری دارد را با
" آرام بخش " های شیمیایی درمان کند. وکلای آن هم پول میگیرند کلان تر
از روانشناس ها، تا در جوامع مختلف به معضلات مختلف آن جامعه بپردازند و پولهای کلان هم بگیرند، و
البته در تمام جوامع سرمایه داری وکلایی پیدا می شوند که برخی مواقع از
موکلینی که پول ندارند وجهی دریافت نمیکنند تا آنرا جزو "سنوات حقوق بشر
ی" شان برای دریافت جایزه و مدال قرار دهند و نیز " اعتماد " مشتری
را جلب کنند،درست مثل همین خانم ستوده که امروز می گویند از برخی از موکلینش پول
نمی گرفته!!!!! اینکه کسی کاری را برای کسی که به هر دلیلی امکانات مالی ندارد
جایی بازگو کند، یک خصلت ارتجاعی خرده بورژایی است که با برنامه می خواهد از آن
بهره برداری کند!
اما اینکه ما نسرین ستوده ها را در یک مبارزه طبقاتی در کجا قرار میدهیم بستگی به دیدگاه سیاسی مان دارد و اینکه از منافع کدام طبقه دفاع میکنیم، ضمن اینکه نادیده نمی گیریم که او یک اصلاح طلب است که میخواهد با همفکرانش این رژیم را " بزک"کند، در حالیکه مردم این رژیم را با تمام جناح و دسته های جنایتکارش نمی خواهند!
نسرین ستوده ها,
شیرین عبادی ها, شادی صدر ها، نوشین خراسانی ها و... مثل هر روشنفکر خرده بورژوا
دیگری از اینکه بعنوان یک زن مورد حقیرترین توهین ها از طرف رژیم اسلامی قرار
گرفتند و شهادت آنها نیم شهادت مرد قلمداد شد، از سهم ارث نیم برادرشان به آنها
رسید، حق قضاوت به دلیل " کم بودن وزن مغز زن" را نداشند، کک شان هم
نگزیده است تا حتی از این زاویه با رژیم اسلامی شان مخالفت کنند! چرا که اینان زنانی
هستند که بدنبال " شهرت و ارث و میراث و اموال " هستند! فکر مالکیت
خصوصی هستند، فکر سود سرمایه داری هستند، مگر نوشین خراسانی نبود که با گریه در
نامه ی به سردار طلایی اش نوشته بود " آقا بخدا ما حتی یک شیشه را هم در
تظاهرات مسالمت آمیزمان نشکستیم..."، اینها قلبشان بیشتر از همه برای سود
سرمایه داران خونخوار می طپد تا آن کارگر جوانی که تمام هستی اش را در یک وبلاگ
خلاصه کرده بود تا هر چه بیشتر جنایات رژیم را افشا کند. هر بار که اکبر گنجی ها و
نسرین ستوده ها اعتصاب غذا میکنند تنها برای نمایش نیست برای سرپوش گذاشتن بر روی
سایر جنایاتی که هر روز رژیم اسلامی شان مرتکب میشود نیز هست! مگر در همین یکماه
گذشته بیش از یکصد نفر را رژیم در جاهای مختلف به قتل نرساند!!!
جان کلام اینکه
امپریالیستها مدام در حال توطئه های مختلف هستند تا مردم را هر چه بیشتر با
مانیفست نویس های " حقوق بشری" بفریبند! باید هشیار و آگاه بود و اجازه
نداد امپریالیستها و پادوهای توده ای و اکثریتی و اصلاح طلب آنها بیش از این مردم
را فریب دهند! نسرین ستوده اکبر گنجی است که اصلاح طلبان آنها را در بوق و کرنا
کرده اند تا قدرت را از جناح جنایتکار حاکم بربایند و خود با ایجاد دوران طلایی
امام راذل و جلادشان به خدمت امپریالیستها مشغول شوند. اکبر گنجی نه از سپاه سرکوبگر
پاسداران از مدرسه فمینیستی! برگردیم شواهد بالا را دوباره مقایسه و مرور کنیم.
زمان نیز اینرا ثابت بیشتر میکند. مخصوصا که وکیل نسرین ستوده اعلام کرده که
" جانش در خطر " است!
راستی، نسرین ستوده
برای چی اعتصاب غذا کرده است؟ بخاطر شرایط نگهداری و اجازه نداشتن ملاقات با فرزندانش؟؟!!!
عجب خواسته " بشر دوستانه ای!!! ما فکر کردیم که ایشان بخاطر شکم گرسنه بچه
هایی که در خیابانهای تهران بجای بودن در کلاسهای درس آدامس و فال و گل می فروشند
اعتصاب غذا کرده است!
جانش در خطر است؟ نه
خیر هیچ هم جانش در خطر نیست! آنچه در خطر است منافع خونخواران جهانی است که با فشار
مداوم به طبقه کارگر و زحمتکش و سرکوب
مبارزات آنها به قتل رساند عمدی و غیر
عمدی( تنها در شش ماه گذشته نزدیک به دوهزار کارگر در کارخانه های کراچی ، بنگلادش
یا مورد حریق قرار گرفتند و زنده زنده در
آتش سوختند یا بورژوازی کارگر کُش آنها را قتل عام کرد مانند آفریقای جنوبی و یا
در ایران مانند ستار بهشتی به قتل رسیدند) و نسرین ستوده ها در خدمت به منافع
امپریالیستها و رژیم مزدور اسلامی شان در ایران " شو آف" میکنند! غیر از
این است؟
منابع :
( ١) بیانه دولت جنایتکار آمریکا
(۲) اکبر گنجی توطئه ی جدید امپریالیسم در ایران
(۳) گزارشی از ضیافت "حقوق بشر" گنجی و
خاطره پونزهائی که بر پیشانی زنان فرو میکرد!
* زمانی که اکبر گنجی جنایتکار در زندان بود حزب توده
مادالعمر نوکر بورژوازی کارگر کُش و دشمن مردم ایران، در روزنامه راه توده برای
خوش خدمتی بیشتر به بورژوازی در مقاله ای (با عنوان اکبر گنجی " بابی
ساندز" آزاد خواهد شد؟ )نوشت: "... به همین دلیل ما تصمیم گرفتیم از
" بابی ساندز" بگوئیم، اما به یاد اکبر گنجی." و پس از آزادی گنجی
یکی از معماران سپاه پاسداران سرکوبگر برای او در خارج از کشور ضیافت های
مختلف" ترتیب داد... وقتی از گنجی جانی فریبکار بابی ساندز می سازند حتما
نسرین ستوده وکیل حقوق بشری می شود بی بی ساندز!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر