سی آی ای فیلم شکنحه کردن یک
زن توسط ساواک را..
(در حاشبه حرفهای ساواکی بی همه چیز
احمد فراستی)
نقل قولی از رابرت فیسک روزنامه نگار و تحلیل گر بازنشسته خاورمیانه را بازگو میکنم. او در مقاله
ای تحت عنوان (هیچکس نباید بخاطر عقیده اش شکنجه یا
کشته شود ) در لینک زیر مینویسد:
او، حسنن هیکل روزنامه نگار مصری بود که برای اولین
بار نوشت: چگونه سی آی ای فیلم شکنجه کردن یک زن توسط پلیس مخفی(ساواک) شاه را
برای به حرف درآوردن او دست به دست بین پلیس مخفی سایر کشورها می گرداند تا آنها یاد
بگیرند که چگونه یک زندانی زن را با اعمال اینگونه شکنجه ها وادار به حرف زدن کنند."
سی آی ای مامور تغییر رژیم ها و عوض کردن صندوق های رای به
نفع امپریالیست ها و تعلیم انواع و اقسام شکنجه ها به دستگاه سرکوب نوکران است.
سالهاست دولت آمریکا بودجه های کلان صرف این ماموریت سی آی ای میکرد تا نقشه های
شوم امپریالیستها را برای غارتگری، جنگ افرزوی و استثمار کارگران و زحمتکشان توسط
نوکرانش به اجرا در آورد.
اما چندین سال پیش در پی کسری بودجه های جنگی، آمریکا از بودجه
ماموریت های مستقیم تغییر رژیم توسط سی آی ای نیز کاسته است! و ماموریت آنها را در
عوض به مزدوران یا بهتر بگویم نوکران آینده اش واگذار نموده با بودجه هایی بسیار نازل!
پرویز ثابتی یکی از حقوق بگیران سی آی ای میباشد! و این
حقوق برای خوردن و خوابیدن آن دژخیم ساواک شاه نبوده و نیست بلکه برای برنامه
ریزهای ددمنشانه ایست که این مزدور در آن تبحر خاص دارد, تبحری که طبق گفته حسنن
هیکل, فیلم شکنجه کردن یک زن توسط ساواک توسط سی آی ای دست به دست بین پلیس مخفی
کشورهای دیگر یاد بگیرند که چگونه یک زنداین زن را با اغمال اینگونه شکنجه ها
وادار به حرف زدن کنند."
حال امروز ساواکی های منفور میدان دار شده اند، همان هایی
که همکارانشان در ایران ماندند و به دستگاه سرکوب ملاها نحوه های شکنحه را یاد
دادند و امروز با بی شرفی تمام رژیم ملا شاهی را جنایت کار مینامند!
آیا نباید یقین داشت که قتل مهسا امینی را ساواکی های بخدمت
در آمده وزارت اطلاعات ملا شاهی با برنامه های ساواکی های خارج از کشور به اجرا در
آوردند؟ و یا سایر قتل ها؟ و یا حملات شیمیایی به مدارس؟ تا مردم را در این روزهای
دهشتناک عاصی تر کنند؟ تا راحت بتوانند برنامه های شوم "پهلوی"را پیاده
کنند؟
ساواکی ها بی شرف های بی همه چیز امروز فریبکارانه ملاهای
بیسوادی که شاه شان آنها را مورد " مرحمت" خود قرار میداد، بودجه های
مخصوص به تربیت طلاب میداد را " جنایتکار" می نامند! مضحک است, نیست؟
ملاها این جنایات را از کی و از کجا یاد گرفتند؟
که امروز ساواکی های بی شرفی مثل فراستی با توپ و تشر
میگوید" چرا از خونه هاتون بیرون نمی یاین"
ساواک برنامه ریزی میکند، یاسمین ( معروف به زهرا خانم
خمینی) پهلوی تربیت شده ساواک فتوا صادر میکند، و رضا پهلوی, بچه دیکتاتور سرنگون
شده, با لبخند موذی اش فریبکارانه میگوید مرا با گذشته قضاوت نکنید!
از همه بدتر میگوید اول شما به من رای بدهید مرا وکیل کنید
بعد که رفراندم شد تصمیم نوع رژیم و چه و چه را در باره اش حرف میزنم! فکر میکند
که همه یک مشت لمپن شعبان واقعا بی مخ هستند که مثل گوسفند حرفهای او را بع بع
کنند و جلوی پایش بلند شوند! نه خیر! جناب رضا پهلوی بالا بری پایین بیایی تو یک
بچه ستمگر هستی، بچه ی یک دیکتاتور یک مستبد یک قاتل! تو هیچ سندیت اجرایی برای
" انشا" های سوزناکت نداری! چرا که در کنارت همسرت فتوای قتل صادر
میکند، فتوای خط زدن کشتار مجاهدین توسط رژیم ملاشاهی از لیست کشته شدگان میدهد،
ساواکی های بی همه چیز ت شعبان بی مخ ها یت را برای تعرض به مخالفین سلطنت گله وار
وارد میدان میکنند، و تو خفه خون میگیری و
این به چه معنی جز تایید آنهاست!
برو جمله حسنن هیکل را در بالای این نوشته بخوان بعد ببین
اگر ذره ای شرف در وجودت ذره ای وجدان در وجودت یافتی باز هم مدعی رهبری میشوی؟
پرویز ثابتی ات که رذیلانه منکر شکنحه میشود، پدرت به مصاحبه گر آمریکایی که گفته بود ساواک شت و شکم زندانیانی سیاسی را
با هیتر میسوزاندمیگفت : چنین نیست حتما پشت شو خارنوده بوده "ببین با این
وصف کسی به تو اعتماد میکند بجز شعبان واقعا بی مخ هایت و "زهرا خانم"ت!
درست پس از حرف زدن فراستی در استراسبورگ در دوازدهم فروردین ماه, حملات شیمیایی به مدارس شروع میشود؟ آیا نباید از
خود بپرسیم که این مزدوران اطلاعاتی رژیم همان ساواکی های شاه نیستید که سی آی ای
" سرمشق" شان برای سایر سازمانهای سرکوبگر کشورهای دیگر قرار داده بود؟
از ساواکی رذل تر, فاسدتر,
پست تر, بیمارتر, خودش است, چرا که او بود که به شکنجه گران اسلامی شکنجه کردن را " یاد" داد و زحمت سی
آی ای را کم کرد!
صبا راهی
چهاردهم فروردین هزار و چهارصد و دو
هیچکس نباید به خاطر عقایدش
شکنجه و کشته شود! رابرت فیسک
نوشته را در لینک زیر بخوانید استفاده از نوشته و نقل او به
معنی تایید دیدگاه های سیاسی این روزنامه نگار نیست اگر چه نسبت به سایر روزنامه
نگاران مسئولیت های انسانی اش( همان وجدان) اغلب بر مسئولیت حرفه اش غلبه میکند.
( 1)