سیاهکل
مشعل امید، اعلان جنگ به دیکتاتور
دوران استبداد شاه دیکتاتور تنها بیانگر جو خفقان، ترور مخالف، و سرکوب نیست. آنچه که بیش از هر موضوع دیگری وجدان های بیدار روشنفکران آن دوره را بدرد میآورده اختلاف طبقاتی عمیق، فقر در زشت ترین اشکال خود و ستم مضاعف خلق ها و غارت منابع طبیعی و انسانی توسط شاه هزار فامیل و اربابان جهانی اش بود. آنچه دغدغه شاه بود ساختن جزیره آرامش و ثبات برای چپاولگری خود و چشم آبی هایی بود که در اصل این آنها بودند که شهروندان درجه یک ایران بحساب میامدند. شکم های گرسنه ای که در حاشیه پایتخت هر روز مجبور به فروش خون خود برای لقمه نانی بودند و یا سرپناهشان یا کپر یود و یا حلبی یا لاستیک ماشین و ... هرگز در مخیله شاه جایی نداشتند، و اگر کسی از این وضع " انتقاد" میکرد ( "مبارزه ی نقد" که برخی از مخالفان مبارزه مسلحانه آنرا به غلط چاره ساز میدانند!) اگر سر به نیست نمیشد، کامیون ماشین ش را به دره پرت نمیکرد و "خودکشی" نمیشد، در زندانها توسط مزدوران ساواک مورد " نوازش" قرار میگرفت!
در کشوری که دیکتاتوری سرمایه داری سلطنت صدای هر منتقدی را در گلو خفه میکرد و بی عملی و رخوت، خیانت های حزب منفور توده بر جامعه سایه افکنده بود پانزده هیولای با وجدان های بیدار، پانزده هیولای شجاعت و شهامت، پانزده هیولای آگاه به نتایج عملیات بیدارباش توده های تحت ستم به شاه دیکتاتور اعلام جنگ دادند!
نتایج آن:
اعلان جنگی که خواب را از چشمان دیکتاتور ربود
اعلان جنگی که جزیره آرامش و ثبات شاه را بهم ریخت
اعلان جنگی که ضربه پذیری شاه قدرقدرت را عریان ساخت
اعلان جنگی که سرآغاز یک مبارزه مسلحانه با دیکتاتور تا بن دندان مسلح گردید
اعلان جنگی که جنب و جوش مبارزاتی را در میان کارگران و زحمتکشان دامن زد
اعلان جنگی که به زیستن معنای حرکت داد چرا که مشعل امید را در دل توده های تحت ستم روشن ساخت.
گفته شده: "شاه با شنیدن این خبر، حمله چریکها به کلانتری و تصرف سلاح ها... واکنش شدیدی نشان داده و برادر خود، غلامرضا، را در رأس قوای نظامی سنگینی شامل تکاوران، بالگردها و افراد شهربانی به منطقه اعزام نمود. در عملیات تعقیبوگریزی که از پی آن بیش از ۶۰ افسر و درجهدار و سرباز وظیفهٔ ارتش شاهنشاهی ایران و دو چریک فدایی کشته شدند و یازده تن از چریکها نیز اسیر گشتند. از این تعداد ده نفر به ضرب گلوله اعدام شده و یک تن زیر شکنجه جان سپرد"
درود بر شرف تان رزمندگان سیاهکل
درود بر وجدان های بیدارتان شیران سیاهکل که بپاخاستید چرا که نان و ازادی را برای همه میخواستید.
به راستی از این عاشق تر هم میشود زیست؟
صبا راهی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر