۱۳۹۱ شهریور ۲۶, یکشنبه

جنجال کاریکاتورها و حزب حکمت!




 
جنجال کاریکاتورها و حزب حکمت!
صبا راهی           
در " فوریه امسال " روزنامه دانمارکی ، "Jullands Posten" یولنز پستن  با درج مجدد کا ریکا تورهایی از محمد پیامبر اسلام که نخستین بار  در دسامبر سال گذشته به چا پ رسیده بود، سبب ایجاد  موج  خشونتهای زیادی  از سوی مسلمانان در جهان شد . اکثر نشریات اروپا هم  بی آنکه به دنبال اصل ماجرا باشند با هیاهوی بسیار تیتر روزنامه های خود را برای دامن زدن به خشونت بیشتر مسلمانان با درج کاریکاتور و اخبار خشونت ها پوشش دادند. از طرف دیگر فلمینگ رز، سردبیربخش فرهنگی روزنامه دانمارکی یولنز پستن ، معتقد است که مطبوعا ت اروپایی دچا ر" خود سا نسوری " شده اند و با این انگیزه اما با هدفی از پیش تعیین شده اقدام به سفارش کاریکا توری از چهره محمد می نماید. تغییر فضای سیاسی که در ا صل شکستن دیوا ر " آزا دی بیا ن " ا ست موضوعی میبا شد که رز سردبیر بخش فرهنگی یک روزنا مه دست راستی دا نما رکی  برا ی چا پ این کا ریکا تور استد لال می کند. و همه به خوبی میدانیم که حق آ زا دی بیان برای یک روزنا مه دست را ستی چیزی به غیر از قرارداد ن ابزا ری در دست طبقه متمول برای سرکوب طبقه زحمتکش که بخشی از این طبقه را مها جران تشکلیل میدهند نیست. اینکه ا صل این ا نگیزه و هد ف آن از کجا شروع  شده توجه تا ن را به بخشی از مقا له جا ن سا گ که در جهت بررسی جایگاه سیاسی فملینگ رز سردبیر بخش فرهنگی  روزنامه یولین پستن؛   دانیل پا یپز و نخست وزیر دا نما رک پردا خته است جلب می کنم . 

جا ن سا گ در مورد اینکه فلمینگ رز از لحا ظ سیاسی در کجا قرار دارد  می نویسد: 
در مجموع در مطبوعات آمریکا در واقع هیچ اثری از این واقعیت نیست که فلمینگ رز ، سردبیر بخش فرهنگی روزنامه دانمارکی معتصب سرسخت انزجار اسلامی و از لحاظ تفکر نزدیک به دا نیل پا یپز است. در حقیقت ، تقریبا هیچ گونه سا بقه ای  از رز در روزنا مه دارنمارکی یولین پستن وجود ندارد!
و در مورد ا قدا م روزنا مه دانما رکی یولین پستن  به درج کا ریکاتور سا گ معتقد ا ست که:

عمل روزنامه یولین پستن یک توهین حسا ب شده به وسیله یک روزنامه دست راستی در کشوری ست که تعصبا ت شدید نسبت  به اقلیت مسلمان معیار محسوب میشود در صورتیکه اغلب این مشکل( تعصبات شدید)  رسما تا یید شده ای نیست!
اما نکته ای که بسیار  قابل تعمق است این ا ست که به نقل از مقاله جان سا گ ؛ فلمینگ رز در سال  2004 توسط جرج بوش  کاندید دریافت جا یزه صلح از" انستیتو آمریکا " شد . انستیتو آمریکا ، موسسه ای است که توسط کنگره آمریکا پایه ریزی شده و زیر نظر گروهی منتخب شده از طرف دولت آمریکا اداره میشود!
جا ن سا گ در مقا له خود چنین ا دا مه میدهد:
در سال 2004 فلمینگ رز به آمریکا سفرمیکند تا با دا نیل پا یپز از نزدیک ملاقا ت و گفتگو های همفکرانه داشته باشد وبعد از این ملاقات بود که کارتون " هوشنمدا نه " پا یه ریزی شد. 
دانیل پا یپز کیست؟
اما همین مقاله اشاره می کند که دانیل پایپز چه کسی است. داینل پا یپزکسی ست که می خواهد  فلسطین کاملا از طریق نظامی معدوم شود و در واقع از تمام جامعه مسلمان جهان و راسیسم او در حد همان راسیسم احمدی نژاد رییس جمهور ایران است که نابودی کامل اسراییل را می خواهد.
شخص دیگری که جا ن سا گ در مقا له خود به آن میپردازد نخست وزیر دانما رک است و نقش دست راستی متعصب مذهبی ای که او در را ستا ی اهداف حمله امپریا لیست امریکا به
عراق دا شته و نزد یکی و ارا د ت بوش را به او بیا ن می کند . جان می نویسد:
از طرفی دیگر،  نخست وزیر دانمارک آندرا س فوگ  هم خود را در لایه " حق آزا دی بیان " پوشانده است که آنهم قا بل محکوم کردن است ، اما او یکی از معدود کسانی در اروپا است که جرج بوش طرفدار اوست. آندراس فوگ نخست وزیر دانمارک هما ن کسی است که  با طرفداری کا مل از حمله نظا می آمریکا به عراق نوشت که : ما بر ضد آنها هستیم و نیروهای نظامی امان را برای جنگ مسیحیان با مسلمانا ن  به عراق می فرستیم. 
تصویری که جا ن سا گ در مقا له اش به خواننده میدهد ترسیم منطقی واقعی ا ز زنجیره ایست که ا مپریا لیسم آ مریکا برای ا هدا ف غیر بشری خود در د نیا استفا ده می کند . بسیارطبیعی ا ست که مطبوعا ت دست نشا نده آمریکا خود هیچگا ه مستقیم در چنین جنجا لهائی که نتیجه آن جز دا من زدن به موج خشونت ها نیست  وا رد نمی شوند .فلیمنگ رز می گوید که مطبوعا ت ا روپا را دچا ر خود سا نسوری دیده ؛ د ل دست راستی اش به درد آ مده خوا سته که از " حق آ زا دی بیا ن " استفا ده کند اما او  خودش ، کسی است  که بنا به گفته جا ن سا گ  "موقعیت برابر" را زیر پا می گذارد و به آن اعتقا دی ندارد . فلمینک رزهمان روزنا مه نگار مدعی " حق آ زا دی بیا ن " است که بنا به گفته جا ن سا گ در سال 2003از درج کا رتون مسیح -  که نشریا ت انگلیسی در خواست در ج آن را در روزنامه یولین پستن کرده بودند- خود داری می کند 
!
ریشه های پنها ن مذهبی – سیاسی فلمینگ رز به ا ینجا ختم نمیشود او در پا سخ مطبوعا ت انگلیسی که از او می پرسند که آ یا حا ضر است برای جبران کا ریکاتور محمد ؛ کار یکاتور مسیح را ا مسا ل در روزنامه خود چا پ کند می گوید: من از وظیفه درج کا ریکاتورها اصلاپشیما ن نیستم . اما سوا ل شما که آیا من کاریکاتور مسیح را در روزنا مه ام چا پ می کنم
"مثل این است که از قربانی  تجا وز شده  بپرسید که آ یا پشیما ن است که جمعه شب برا ی رفتن به د یسکوتک دامن کوتا ه می پوشد ."
 هما نطور که میدا نید روزنا مه نگا ری تصمیمم به سفا رش کا ریکا توری از محمد به کاریکاتوریست های استخدام شده روزنا مه  دست راستی میگیرد با ا ین هدف که دیوار خود سا نسوری را شکسته و "حق آز ادی بیا ن"  دست را ستی ها را قو ی تر کند . این هما ن حق آ زا دی بیا ن یکطرفه ی بورژازی برای سرکوب طبقه کارگر و زحمتکش است که شاهد آ ن هستیم.  طرفداران این گونه آزادی بیان از یک سو  با قصد صدور " تمدن " به خا ور میا نه همسو شده و دولت آنها نیز با ارسا ل نیروها ی نظا می اش به ا فغا نستا ن و عراق با ا مپریا لیست ها هم سرنوشت میشود.
همین مدافعین سینه چاک "آزادی بیان" که  در بالا آنها و وابستگی هایشان را بهتر شناختیم در جنجال کاریکا تورها ظاهرا در همه جا اینگونه جلوه دا دند که گویا مسئله بر سر تضا د بین " تمدن و دموکراسی" تود ه های مسیحی ا ز یک سو با " عقب ما ندگی و ا رتجا ع " توده های مسلما ن است! گویا توده مسلما ن " بمب گذا ر و تروریست " هستند و توده مسیحی "دموکرات و متمدن " .  البته  فرا مو ش نشود که حدود ده سا ل پیش نیز با نما یش فیلم" آخرین وسوسه مسیح " در  پاریس یکی ازسینما ها به آتش  کشیده میشود و یک نفر هم جا ن خود را از دست می دهد! و روشن است که این کار "اسلام سیاسی" و یا "توده های متعصب مسلمان " نبوده است.
 اما تصور کنید  خواننده یا جریا نا ت  سیاسی بعضا باصطلاح کمونیست " نا آگاه"   زمانی که نظرات  سردبیر بخش " فرهنگی " روزنامه دانمارکی را می خوانند ممکن است سر از پا نشناخته و نگرانی های " فرهنگی" مطبوعا ت غرب را تحسین کنند و تلاش روزنامه مذکور را برای " شکستن دیوار خود سا نسوری در نشریات غرب"  بستا یند  و آنها را منجی " آزا دی بیان " بدانند ! البته ا گر این دسته از خوانندگان و جریانات  از مخا لفان " اسلام سیاسی " هم باشندف آنگاه باید دید که با رفتن پشت این نظریه چگونه ماهیت اصلی خود یعنی "جانبداری از فرامین امپریالیستی" را ناشیا نه رو می کند! (١)

چطور میشود که نشریات غربی دلشا ن برا ی " آ زا دی بیا ن " که در سا نسورخا نه های  دولت های راسیتسی شا ن ظاهرآ حبس شده ا ست به یکبا ره سوخته و بد ین وسیله قصد " رها  " شد نش را دا رند؟ چطور میشود که ا ین روزنامه ها هر گز از اختنا ق ؛ سا نسور و کشتا ر مبا رزین کمونیست و مسلمان در کشورهای تحت سلطه ا مپریا لیسم چیزی نمی نویسند و دلشان از آزادی بیان مبحوس شده در آنجا به درد نمی آ ید ؟ چرا حالا فقط نگرا ن خود سا نسوری نشریات " غربی " هستند ؟ ا سا سا ؛ وا قعیت پشت ا ین از بند رها کردن " آ زا دی بیا ن " چه هد فی نهفته است ؟ اینا ن کیستند که مدعی " حق آزادی بیان " هستند ؟ آزا ی بیان برای چه طبقه ای و در را ستا ی منا فع چه سیستم های حکومتی؟ آ یا در نشریا ت این مدعیان حق آزا دی بیان برای " همه " است؟ آیا این "آ زا دی بیا ن شان"  برا ی سرکوب هر چه بیشترمبا رزین و منحرف کردن ا فکا ر عمومی جها ن از حرکتهای اعترا ضی نظیر آنچه در ا یران توسط کا رگران شرکت وا حد از ما ه پیش تا کنون صورت گرفته است، نیست؟
به را ستی چرا کا ریکا توری که پنج ما ه پیش قصد شکستن دیوار کاغذ ی " خودسا نسوری" در مطبوعا ت غرب را کرده بود ا مروز یعنی درست همزمان با ا عترا ضا ت کارگری در ا یرا ن جنجا ل براه می اندا زد ؟ روزی که ا مپریا لیسم در تدا رک برا ه ا ندا ختن جنگ دیگری در خا ور میا نه یعنی ایران است ؟ چطور میشود که مطبوعا ت " غربی"زما نی که کمپ های پنا هنده گی در پا ریس دو با ر در فا صله ا ی کوتا ه به آتش کشیده میشود و هر با ر بیش از هفتا د  زن و مرد و کود ک در آن زنده زنده در آتش کشته میشوند احسا س در قفس بود ن آ زا دی بیا ن بر علیه موج راسیسم دولتی را ندارند؟و یا وقتی که یا زده پنا هنده در هلند در با زادشتگاه ا دا ره مها جرت با ز هم زنده زنده دربه آتش کشیده میشوند و جا ن خود را از دست میدهند دلشان برای "آزادی بیان" به درد نمی آید؟
باز هم فراموش نکنیم که همین مطبوعا ت غربی خواهان "حق آزادی بیان" چگونه خشم جوانان عا صی شده از تبعیض و نا برابری ؛ بیکاری و فقرکه چند ما ه پیش در فرانسه به خیا بانها ریخته بودند را با توسل به "امامان" مساجد خاموش می کند و آنها را روانه خانه هایشان میسا زد؟ و دیدیم که دست را ستی های فرا نسه چطور به عوض پا سخ گویی به خوا سته های مهاجران آنها را تهدید به محروم شدن از " افتخار " داشتن و یا پس گرفتن پا سپورت های فرانسوی شا ن نمودند! و یا وقتی که پلیس ها ر ا نگلیس در هفتم جولای 2005 ( بمب گذاری لندن) به مغز کارگر برزیلی هفت گلوله به بهانه مشکوک بودن به " تروریست" شلیک می کند چگونه دست راستی ها ی ا نگلیس به بهانه مصونیت در مقابل  بمب گذاریهایی که همه میدانند کار دست پروده های خود امپریا لیسم آمریکا بودند " حق شلیک با گلوله سربی" را به پا رلما ن ا نگلیس میبرند! و بسیاری از این دسته وقایعی که هیچگا ه دغد غه مطبوعات دست راستی غرب نبوده است.
هما نطور که دربا لا اشا ره شد روزنا مه یولین پستن یکی از روزنا مه های دست راستی است که طرفدا ر سر سخت حمله به عرا ق و مدا خله نظا می ا مپریا لیست ها ست که معتقد هستند که دخا لت نظا می تنها راه تمدن به خا ور میا نه مییا شد.
و با ز هم هما نطور که اشا ره شد روزنا مه دانما رکی با هدفی بس پلید و غیر بشری به تحریک تعصبا ت دینی مسلما ن پردا خته و تحت شعا ر دفاع از " حق آ زا دی بیا ن " مطبوعا ت آ نهم در راستا ی ابزا ری برای طبقه دا را برای سرکوب طبقه محروم و زحمتکش جا معه دا نما رک بوده است . یعنی استفاده از هما ن ا بزا ری (دین) که امپریا لیسم به نوع دیگرش به دست رژیم جلاد موجود در ایرا ن داد تا مبا رزین انقلابرا قتل عا م کند ؛ جنگ ایران و عرا ق را بر پا کرد و امروز هم در ا یرا ن همه شا هد هستیم که چگونه وحشیا نه زحمتکشان را با بیشرمی تمام به خاطر مطا لبه حقشا ن محکوم میکنند و به بند میکشند ؛ همسران و کودکا ن آنها را با ضرب وشتم گروگان میگیرند و به زندان میبرند تا چند صباحی بیشتر ننگ غلاده ا مپریا لیسم بر گردن لاشه ها یشان با شد! این هما ن ما هیت وا قعی" آ ز ادی بیان " یکطرفه بورژازی است برای سرکوب طبقه زحمتکش.
 اما در این میان هم کم نبودند جریانا ت سیاسی ایرا نی همدم امپریالیستها که یکبار دیگر با هم آوا شدن با روزنامه دانما رکی و " پاسداری از آزا دی بیان"ماهیت غیرکا رگری و سر سپرده گی وشیفته گی شان را به " غرب" با صراحت هر چه بیشتر از پیش به نمایش گذاشتند. یکی از این جریانات جریانی موسوم به "حزب کمونیست کارگری" میباشد که با افتخاری " غربی مابانه " در اطلاعیه ای تحت عنوان " آزادی بیان را پاسدا ری کنیم " یکبار دیگر ثابت می کند که کجا ایستا ده است و از چه طبقه ای دفا ع می کند . پس از آنکه منصور حکمت رهبر این حزب باصطلاح کمونیست با بی شرمی تمام  اسراییل را دموکراتیک ترین کشور د نیا نا مید و اعلام کرد که دست رد به سینه کمک مالی هیچ دولتی نمی زند( مصاحبه او با صفا حائری در لندن ) ؛ امروز هم می بینم که با زماندگان خط منحرف حزبی او برای دست و پا کردن هویت سیا سی برای خود آنهم در جوامع دست راستی و نه در مابین کارگران ایران از" آ زا دی بیا ن" مطالبه شده توسط روزنامه دست راستی دولت دانمارک دفاع و پاسداری می کنند . پاسداری از آزادی بیان دولتی (دانمارک) که  در سال دو هزار و یک سرنوشت خود را به ا مپریا لیسم گره میزند ؛ مداخله نظا می ا مپریا لیست ها در عراق را تنها راه صدور " تمدن " میداند ؛ و آزا دی بیا ن را به عنوان ابزاری در دست طبقه دارا  برای سرکوب طبقه زحمتکش جامعه می خوا هد !
امروز هم  می بینیم همین حزب، با حمایت از " آزادی بیان امپریالیستی" پادویی چه سیمستم هایی را دراروپا می کند. این جریان سیاسی  هر روز با عمل کرد خود بیشتر نشان میدهد که نه تنها در جنبش کارگری ایران جایی ندارد بلکه با رو کردن ماهیت غیر کارگری خود از طریق ارسال شتابان اطلاعیه ها یی نظیراطلاعیه  زیر و پشتیبا نی از خط سیاسی دولت های امپریا لیستی ، برای هیچ نیروی سیا سی قابل اعتما د نیست. حزبی که از در پوشش دفاع از "آ زا دی بیا ن" در واقع از سیاستهای امپریا لیستی دفاع می کند، نشان می دهد که صرفا با استفاده از نام کمونیست و کارگر در صدد مشاطه گری و خوش خدمتی به امپریالیست ها است. چاپ آگاهانه ومجدد کاریکاتورها در این نشریات دست راستی و فریاد آی آزادی آی آزادی این گونه مطبوعات که تنها بلندگوهای تبلیغاتی سرمایه داران جهانی هستند، ربطی به "آزادی بیان" مورد نظر کمونیستها ندارد. جنجالی که در ورای این کاریکاتورها هم از سوی دولتهای غربی و هم دولتهای وابسته بر پا شده در خدمت پیشبرد سیاست جنگ طلبانه دولت بوش بر علیه کارگران و خلقهای ستمدیده دنیا ست. فراموش نکنیم که این مقامات دولت بوش جلاد بودند که در فردای فاجعه 11 سپتامبر زیر نام "دفاع از دمکراسی و ارزشهای غرب" از "جنگ صلیبی" دم زده و از "جنگ تمدنها" نام بردند.  نیروهای سیاسی ای که زیر نام "دفاع از آزادی بیان" و مخالفت با "اسلام سیاسی" به حمایت از موضع دولتهای سرمایه داری امپریالیستی در این جنجال پرداخته اند، جز رسوایی و ایفای نقش در داغ کردن تنور سیا ستها ی جنگ طلبانه دولت بوش و شرکاء سودی نخواهند برد. 
در پا یان توجه شما را به اطلاعیه حزب باصطلاح کمونیستی حکمت در زیر جلب مینما یم.
فوریه 2006
باید از آزادی بیان پاسداری کرد!
در حاشیه جنجال اسلامیست ها و چاپ کاریکاتورها
چاپ کارتون هایی از محمد (پیغمبر اسلام) در یک نشریه دانمارکی و بدنبال آن در چند نشریه اروپایی بهانه ای بدست جریانات اسلامی برای آشوب بپا کردن و جنجال و هیاهو راه انداختن داده است. فغان بر میاورند که به مقدسات اسلام توهین شده است. اسلامیست ها تهدید به قتل و بمب گذاری کرده اند و در برخی کشورهای اسلام زده بخصوص در لبنان و فلسطین و اندونزی تظاهرات خشونت آمیز سازمان داده اند. دولت های اسلامی به دولت های غربی اعتراض کرده اند. عربستان سعودی محصولات دانمارکی را تحریم کرده است. روزنامه "یولند پستن" دانمارکی رسما از اسلامی ها عذرخواهی کرده است. سردبیر نشریه "لوسوار" فرانسوی اخراج شده است. دو ژورنالیست اردنی که قصد چاپ کاریکاتورها را داشته اند زندانی شده اند، آفریقای جنوبی چاپ کاریکاتورها را ممنوع کرده است و خبر چاپ کاریکاتورها و واکنش دولتها و اوباش اسلامی در راس اخبار قرار گرفته است.
ارعاب و گروکشی سلاح جریان اسلامی است. اسلام سیاسی جریانی است که کارنامه سیاهی از جنایت و کشتار دارد، بطور روزمره برای پیشبرد اهدافش به  ترور و سرکوب متوسل میشود. و زمانی که حقایق جنایاتش آشکار میشود، فغان بر میاورد که به مقدسات اسلام توهین شده است. ایدئولوژی متعفن اسلامیست ها تنها با ترور و ارعاب میتواند دوام پیدا کند. خودشان بخوبی واقفند که در صورت وجود آزادی بیان و عقیده و بدون ترور و ارعاب، بازارشان بسرعت کساد میشود. جنایت، سرکوب، خفقان، ترور و ارعاب جزء مکمل همه گروهها و دولت های اسلامی برای بقاء است.این حق مسلم هر نشریه و فردی است تا چنین کاریکاتورهایی و یا هر متنی را در نقد هر "مقدساتی" بچاپ برساند، یا به ریشخند بگیرد. این عین آزادی بیان و نقد است. آزادی بدون قید و شرط بیان و نقد یکی از حقوق پایه ای جامعه مدرن و متمدن است.حزب کمونیست کارگری جنجال و هیاهویی که توسط جریانات اسلامی براه افتاده است را شدیدا محکوم میکند و در دفاع قاطع از حق آزادی بیان و عقیده و نقد اعلام میکند که نباید از این جریانات ارتجاعی عذرخواهی کرد. بالعکس باید این حملات وحشیانه را محکوم کرد و قاطعانه از حق آزادی بیان و نقد دفاع نمود و جریانات و مرتجعینی که علیه مردم فتوای قتل و بمب گذاری صادر میکنند را شدیدا مورد تعقیب قانونی قرار داد.حزب کمونیست کارگری ایران  ٥ فوریه ٢٠٠٦، ۱۶ بهمن ۱۳۸۴

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر