۱۳۹۳ آبان ۲۹, پنجشنبه

کدام " موقعیت برابر"؟



کدام " موقعیت برابر"؟
در رابطه با اعتراضات دانشجویی در انگلیس

 
آنچه که رسانه های سرمایه داری و سایت های " اصلاح طلب" پادوهای سرمایه داری و رژیم خونخوار آن چون رژیم حامی سرمایه داری اسلامی در ایران نمیخواهند، اقشار مختلف جامعه ببینند، ببینند مبارزات خشمگین توده های محروم را در جاهایی مثل انگلیس و فرانسه و یونان و پرتغال، ببینید تا الهام بخش مبارزاتی توده های ستمدیده در ایران گردد، نمونه هایی از فیلم زیر میباشد.  فیلمی که در لینک پایین قرار دارد گوشه هایی از تظاهرات دانشجویان انگلیس میباشد که در اعتراض به " نابرابری"،  زورگویی و چپاول گری دولت خونخوار انگلیس صورت گرفته دولتی که با بی شرمی تمام  در پس شعار  ریاکارانه " موقعیت برابر برای همه" از جیب کارگران و زحمتکشان و محرومان به بانکدارهای خون آشام کمک های بیلیاردی بلاعوض نموده و برای اقشار فقیر و کم در آمد انگلیس نرخ شهریه های دانشگاه ها را سه برابر میکند،  از کلیه خدمات عمومی مانند کمک هزینه مسکن، درمان و بهداشت و مراقبت های ویژه معلولین نیز هر روزه میزند تا پروارتر کند این لاشه گندیده سرمایه داری رو به مرگ را!  سرمایه داری اما " چاره ای" جز این ندارد! دارد؟ اسثتمار و نابرابری،مکر و ریا و دورغ، جنگ و کشتار خصایل بارز بقای پدیده ای خونخوار به نام امپریالیسم است. اقشار استثمار شده چی؟ چاره آنها که روز و شب زیر تنگناهای اقتصادی و اجتماعی و سیاسی له میشوند و به آرامی جان میدهند چیست؟ فرزندانشان در فقر و فلاکت با انواع بیماری ها دست و پنجه نرم میکنند و در انتظار آینده ای برده وار تر از پدران و مادرشان زندگی میکنند چه؟ آیا چاره ای جز گسستن زنجیرهای اسارت، استثمار و نابرابری از دست و پا چاره دیگری که کارساز باشد وجود دارد؟  چندین دهه طبقه محروم و زحمتکش جامعه باید دست آویز " اصلاحات" نیروهای سیاسی باشد که "نبوغ اصلاحات" شان در راستای منافع و اهداف سرمایه داری خونخوار است تا حقوق حقه زحمکتشان؟

چندی پیش در اعتصاب نظافت چیان ، اتحادیه ای که رهبری این باصطلاح اعتصاب را بعهده داشت درخواست 2% افزایش حقوق برای نظافت چی ها داشت در حالیکه میانگین نرخ تورم به گفته منابع " دولتی" 8% بود، از نماینده اتحادیه در حضور کارگران خواستم که توضیح دهد که کارگران 6% درصد کسری هزینه زندگی را از " چه راهی" البته " نه جرم دزدی"  باید تامین کنند؟ نماینده اتحادیه  با وقاحت تمام گفت : همین دو درصد هم که موافقت کردند " باید راضی" بود! از اتحادیه هایی که دستشان در دست دولت زورگو و حامی سرمایه داری ست نباید انتظار داشت که حق استثمارشوندگان را مطالبه کند، اتحادیه ها و نمایندگان کارگری که به راحتی مثل " موم" در دست کارفرماهای زالو نرم میشوند! آیا کارگران و زحمتکشان باز هم باید قربانی اعتماد به اتحادیه های و سندیکاهایی باشند که در جهت سود سرمایه قدم برمیدارند یا سازمانها و نیروهایی که دستشان در جیب امپریالیستهاست؟

در مورد اعترضات خشمگین دانشجویان که منجر به زخمی شدن بیش از 60 پاسبان و خسارت های مالی زیادی به دفتر حزب میانه رو ( محافظه کار) انگلیس  واردنمود، همانطور که از جانب دانشجویان معترض اعلام گردیده ابتدای مقاومت دانشجویان با وضعیت بغایت نابرابر در جامعه انگیس است که دولت آن با زبان " دیپلماسی" و با استفاده از ریاکارترین شیوه ها در پس " دموکراسی بورژایی" قوانین نابرابر خود را از طریق بنگاه های دورغ پراکنی خود بر طبقه کم درآمد و محروم انگلیس تحمیل میکند! سیستمی که از یک سو پاسخگوی سیل عظیم بیکاران نیست – بنا به آمار دولتی تنها یک میلیون جوان به سیل بیکاران انگلیس در یک سال اخیر افزوده شده -  به معلولین و بیکارها میگوید دنبال کار  آنهم با دستمزد پایین تر از بردگی باید باشید و با بی شرمی تمام برای تحقیر کردن بیکاران عبارت " از جیب مالیات دهندگان مفت خوری میکنید" را از طریق رسانه هایش در جامعه برای اقشار نادان جا میاندازد! اما نمیگوید که آنکه مفت خور و انگل است " الیزابت" و خاندان انگل او ست که از درآمد هر حقوق بگیر " هشت پنس" به او برای زندگی انگلی او برای هزینه  کاخ 350 اتاقه و سفرهای مجلل او پرداخت میشود! و روز و شب مثل نوکرشان خمینی جلاد که میگفت " تحصیل مجانی ست و آب و برق مجانی ست... و به دورغ شعار " مرگ بر استکبار جهانی" سر میداد و در راستای منافع " استکبار جهانی" زندانیان سیاسی مقاوم را قتل عام میکرد و ،امپریالیسم مکار انگلیس نیز شعار " موقعیت برابر" را در رسانه ها و مراکز مختلف آموزشی خود میدمند! و البته کم نیستند خیل " روشنفکران عقب مانده ای" که فریب این شعار ها را خورده و از " دموکراسی و برابری" در جوامعی مثل انگلیس تعریف میکنند!

تمرکز اعتراضات دانشجویی

کمپانی انحصاری ودافون که تظاهرات دانشجویی انگلیس بر آن نیز متمرکز شده بود در سال مالی 2010 معادل 87 بیلیون پوند انگلیس " سود "  قبل از  محاسبه مالیات داشته ، در سال مالی 2009 نیز 4.2 بیلیون پوند. در حالیک مالیات سالانه خود را ، 56 میلیون پوند در سال 2010 و 1.1 میلیون پوند در سال 2009 ،پرداخت ننموده است ! تظاهرات دانشجویی بر روی یک قلم از " نابرابری" ها معمول در جامعه یعنی 6 بیلیون بدهی مالیاتی " ودافون(
Vodafone ) که توسط  وزیر بودجه حزب محافظه کار ( میانه رو ) یعنی اوزبورن ( که انتخاب شده از طرف مردم نبوده)  از پرداخت معاف گردیده ممترکز شده بود.  دانشجویان میپرسند: چرا یک کمپانی که 9 بیلیون پوند " سود" دارد نه تنها از پرداخت مالیات معاف میشود بلکه به آن " اعتبار " هم داده میشود؟ توجه داشته باشید که این ارقام را جهانی در نظر بگیرید که سهم سود انگلیس 7% از سود جهانی در سال 2010 محسوب میشود. شرکتهای انحصاری مثل ودافون در بسیاری از کشورهای جهان به چپاول دسترنج زحمتکشان محروم هستند و لاشه شان روز به روز پروارتر میشود در حالیکه حتی " قوانین" را هم زیر پا میگذارند. که البته میدانیم که این " قوانین " برای طبقه دزد استثمارگر نیست بلکه برای طبقه استثمارشونده میباشد، گواه آن نیز یک نمونه یعنی کمپانی " وودافون" است.

ودافون تنها یک نمونه از کمپانی های انحصاری ست که توسط رهبران سرمایه داری مانند حزب محافظه کار انگلیس از پرداخت مالیات " معاف " میشوند و این در حالی است که اگر یک مستاجر مالیات شهرداری محل سکونتش را بر اثر قرض و نداری پرداخت نکند، به غیر از اینکه نامه های عریض و طویل تهدید کننده به " حبس" در صندوق پستی اش سیل وار سرازیز میشود و تن او را بیشتر میلرزاند، به غیر از اینکه مال خر ها را شهرداری به سراغش میفرستند تا چوب حراج به دار و ندارش بزند؛ به غیر از اینکه عرصه زندگی را با اینگونه فشارها بر او تنگ تر و تنگ تر میکنند بلکه " سود " دیرکرد عوارض  را هم از او به زور چماق پلیس و " قانون نابرابر برای همه " مطالبه میکنند! اما برای غارتگرانی مثل ودافون و یا " الیزابت" و امثال آن نه تنها پلیسی در کار نیست نه تنها قانونی در کار نیست، نه تنها بنگاه های دورغ پراکنی شان شب و روز مغز مردم را با " زندگی شخصی و مدل لباس و مو کوفت و زهر مار " شان پر میکنند تا توده ها قادر نباشند " نگاهی" به چپاولگری سیستم شان داشته باشند، بلکه پلیس هارشان در خدمت " اجرای قانون سرکوب" دانشجو  کارگر و زحمتکش و حقوق بگیر و بیکاری و محرومی ست که روز و شب توسط استثمارگرانی مثل ودافون و  ویرجین آتلانتیک و مک دونالد و " الیزابت " و " چارلز" خون شان مکیده میشود تا انگل وار " لوکس و اشرافی" زندگی کنند! و دانشجویانی را که به ساختمان دفتر حزب " مقاطعه کار" ( دقت کنید فقط به ساختمان حمله کرده و خسارت وارد کردند) را " جنایتکار" می نامند! و این در حالیکه ست که ارتش وحشی اشغالگرشان در افغانستان به کشتار سیستماتیک مردم محروم به بهانه " پافتن سگ دست آموزشان بن لادن" میباشد!

این روند نابرابری و چپاولگری به مراتب در کشورهایی مثل ایران که رژیم های نوکر سرمایه داری جهانی را در آنجا بر مسند دیکتاتوری عریان نشسته اند جلوه ای ظالمانه تر بخود میگیرد. به این معنا که اگر امروز در کشورهایی مثل انگلیس پلیس و دستگاه سرکوب دولت " در حال حاضر" نمیتواند مثل رژیم های نوکرِ شاه و شیخ آن مردم را برای مطالبات حقوقی بر حقشان به رگبار ببندد برای این است که، جبنشهای روشنفکرانه مترقی ضدسرمایه داری، مبارزه طبقاتی در نتیجه انقلابهای سوسیالیستی نظیر انقلاب کبیر فرانسه و انقلاب کبیر اکتبر را در اروپا بوقوع پیوسته و اگر در حال حاضر خدمات عمومی در این کشورها برقرار است ( که هر روزه آنرا کم میکنند ) به خاطر نگین های ننگین شاهان و ملکه های مفت خور و انگل نبوده و نیست بلکه دست آوردهای انقلابات کبیر فرانسه و اکتبر سرخ بوده است که  تاریخ پرافتخار و شکوهمند آنها فدارکاری و از جان گذشتگی کارگران و محرومان، روشنفکران و  کمونیستهای بیشماری را برای از بین بردن ریشه های ظلم و نابرابری و زورگویی بخاطر میاورد. و به ما میآموزاند که بدون قهر انقلابی، بدون نابودی سیستم برده داری " استثمار" نه ریشه کن شدن واقعی تعبیض نژادی معنایی دارد نه برابری حقوقی زن و مرد. و شعار _  مضحکی که سرمایه داری توسط رسانه ها و مراکز آموزشی اش و ایضا پادوهای در لباس "چپ" آن _  ( موقعیت برابر) را در جامعه برای خام کردن ناآگاهان بکار میرد فریبی بیش در پس " دموکراسی بورژایی" نیست! همان دموکراسی بورژایی که آزادی بیانش در راستای منحرف نمودن افکار عمومی از جنایات سگ دست آموزش ، خمینی جلاد و همپالگی های او در دهه شصت یعنی قتل عام هزاران زندانیان سیاسی مقاوم، کتاب آیه های شیطانی را منتشر میکند، و باز هم عده ای " روشنفکر مرتجع" برای نشان دادن میزان " روشنفکرانه عقب مانده " خود او ، سلمان رشدی، را مظهر " شهامت" در آزادی بیان دانسته و خود را به آن مزدور سود سرمایه می چسبانند!  سرمایه داری آدمهای ناآگاه و تو سرخوری و رام میخواهد که بدون چون و چرا به قوانین آن گردن نهنند و هیچ گونه آسیبی هم به " سود سرمایه" نرسانند، تابه این وسیله بتواند هر چه بیشتر اهداف استثمارگرانه و جنایتکارانه خود را در پس " دموکراسی" البته از نوع ریاکارانه بورژایی و " موقعیت برابر" که باز هم دست پخت بورژایی ریاکار است به خورد جامعه دهد! موقعیت برابر در یک شرایط متعارف اقتصادی متحقق میگردد ، شرایطی که مباسبات ظالمانه اقتصادی  یعنی ریشه های ستم استثمار و تبعیض
را از میان برده باشد.

سرمایه داری بخوبی میداند که وقتی قهر انقلابی طبقه استثمارشده سازماندهی شد دیگر نه فریب پادوها،نمایندگان سازشکار، اتحادیه های موم شده در دست دولتها را میخورند و نه فریب " مدال و جایزه بگیرها"  و روشنفکران عقب مانده را میخورند، نه گول " خدا و پیغمبر " شان را که ستمدیدگان را به " صبر و شکیبانی و بهشت خیالی" وعده میدهد، بلکه تنها به نیروی اقشار ستمدیده جامعه  نیروهایی مثل خودشان متکی بوده و خانه چپاولگران را بر سرشان خراب میکنند! اگر چه جنبش دانشجویی در انگلیس نزدیک به دو دهه تاخیر اعتراضی دارد اما جای بسی امیدواری ست که شروع موفقی داشته است. موفقیت آنهم به این دلیل است که مقاومت و حرکت تهاجمی خود را در برابر قوانین نابرابر آغار کرده است که بی شک الهام بخش سایر اقشار تحت ستم نابرابری در انگلیس خواهد بود.

صبا راهی
 چهاردهم نوامبر دوهزار و ده

دو فیلم تظاهرات که توسط نیروهای مبارز تهیه شده
http://www.youtube.com/watch?v=KUzKh5bX0tg&feature=related


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر