۱۳۹۲ شهریور ۱, جمعه

مفاهیم را بخاطر منافع شخصی نباید مخدوش کرد!

مفاهیم را بخاطر منافع شخصی نباید مخدوش کرد!

twitterاظهار نظری که سایت روشنگری آنرا درج نکرد!


صبا راهی

سطور زیر را که در رابطه با " لغو اقامت جابر کلیبی" از کانادا میباشد نوشتم و در دو فاصله برای سایت روشنگری ارسال داشتم که متاسفانه سایت روشنگری آنرا درج نکرد، پس از ارسال آن برای رفیق جابر و برخی از رفقا و دوستان تصمیم گرفتم که آنرا در وبلاگ نوشته ها درج کنم و چند خطی هم به آن اضافه!

رفیق جابر محترم! با سلام های گرم!  قبل از هر چیز متاسفم برای وضعیت شما که آرامش و راحتی تان را بهم ریخته اند، من اما تعجبی از سیاست های  حاکمان سرمایه داری کارگرکُش ندارم چون ذره ای توهم نسبت به ماهیت کثیف طبقاتی آنها ندارم!

فرد ناشناسی سطری نوشته ( عینا در زیر این نوشته همراه با اطلاعیه شما نقل میشود)  که برای من اسم او زیاد مهم نیست، اما به نکاتی اشاره کرده که از نظر من درست میباشد. اگر این قلم حقایق تلخی را می نویسد به هیچ عنوان " برخوردشخصی" نیست. امید که  تا به حال با ماهیت طبقاتی این قلم آشنا شده باشید. شما در پاسخ ناشناس نوشته اید: " شما بیخود به خود زحمت مقابسه و تقابل دوجریان هم سنخ را داده اید. اخراج من و آواره شدن پناهدگان بی دفاع ایرانی که در سراسر جهان در پی محل امنی می گردند، هر دو از یک هر دو از یک منشاهستند : دیکتاتوری فاشیستی حاکم بر ایران و هم پیمانان امپریالیست آن!"

رفیق جابر به نظر من هر دو از یک منشا نیستند ! با استناد به گفته خودتان ( در مصاحبه با همایون ایوانی- بخش اول معرفی و زندگینامه در این لینکhttp://www.dialogt.net/index.php?id=118 ) شما اظهار داشتید با تصمیم خودتان پس از برنده شدن در قرعه کشی سربازی برای تحصیل به اطریش رفتید، در کمال فراغت سه سال نفت خواندید و بعد هم ... علوم سیاسی و پس از آن وارد فعالیت سیاسی شدید درست؟ پس قبول دارید که شما وضعیت آمدن شما برای تحصیل به اروپا با وضعیت پناهندگان هیچ سنخییتی ندارد؟

به گفته خودتان شما دارای پاسپورت فرانسوی هم هستید، باز هم ملاحظه میکنید که وضعیت شما هیچ وجه مشترکی با وضعیت پناهندگان آواره؛ بی سر پناه بدون پاسپورت " معتبر" ندارد؟

شما حتی با پناهندگانی که در کشور اولی که پناهنده شدند حکم دیپورت به ایران از کشوری داشتند و به اجبار به کشور دیگری گریخته اند تا به جهنم " الهی" برنگردند ، و در کشور دوم هم  به بازداشتگاه افتاده اند هم سنخ نیستند...
روزی در یک جمع پناهندگی پناهنده ای از وضعیت کمپ های پناهندگی در آلمان که برخی از آنه زندانهای قبلی بودند و وضعیت بهداشت آنها بطرز وحشتناکی غیرقابل تحمل بود و نیز جاسوس های رژیم در آن کمپ ها تعریف کرد یکی از کسانی که مثل شما به اروپا آمده بود گفت من از اینکه با خیال راحت میشنم و آبجو میخورم شرمنده شدم.... باید کاری برای این پناهندگان کرد...

شما بنا به گفته خودتان با انتخاب خودتان با داشتن پاسپورت فرانسوی، بدون ترس و لرز گیر افتاده در مرزها،  باز هم خاک فرانسه را ترک کرده اید و به کشور دیگری که احتمالا امکانات بهتری داشته رفته اید تا از آن امکانات بهره مند شوید!    

خوشبختانه نه تنها سختی پناهندگانی که هستی خود را فروخته بودند، و با قرض و قوله در آوارگی، بی پناهی، و معضلات دیگر اگر جان سالم بدر برده بودند و خود را به اینطرف آب کشیده اند را نکشیده اید، بلکه در زمانیکه شما برای تحصیل به اروپا آمده بودید،  شرایط اروپا و دنیا بسیار قابل تحمل تر از شرایط اسفبار کنونی است، در آبهای استرالیا روزی نیست که عده ای پناهجو از ملیت های مختلف جان خود را از دست ندهند، آنقدر این عمل تکرار شده که دو روز پیش استرالیا اعلام کرد که نیروهای نیروی دریایی اش چدین پناهنده را از غرق شدن نجات دادند، احتمالا میخواهد با این خبر برای خود آبروی سیاسی بخرد پس از رسوایی اخیر - نمیدانم اگر هر پناهنده ای داستان ماجرای راه، دستگیر شدن هنگام فرار از مرز کشورها،  و یا مدت منتظر ماندن جواب را منتشر کند، چه حکایت های تلخ و سخت که جاری نشود.

امروز شما میخواهید که دیگران برای اقامت شما در کانادا با ذکر "دلایلی" که آورده اید اقدام کنند! شما را که خوشبتخانه به رژیم سرمایه داری اسلامی نوکر امپریالیستها دیپورت نمیکنند، میکنند؟   

به نظر من هم درخواست شما نسبت به آن پناهنده ای که دار و ندارش را فروخته و هشتش گروه نهش است و  سنگ قلاب سیاست های جنایتکارانه همین دولت ها میشود زمین تا آسمان فرق دارد و قدری هم لوکس است و وقتی مقایسه اش میکنی به قول معروف " غصه خوردن در ماشین بنز است" . شما هم با آنهمه تجربه و تحصیل  و سنی هم ازتان گذشته قاعدتآ خوشبختانه باید از زندگی راحتی برخوردار باشید...

مبارزه طبقاتی را در هرجایی می توان ادامه داد... بشرط اینکه هیچ توهمی نسبت به سرمایه داری هار و " آفرهای لوکسش" نداشته باشیم!

سرمایه داری جهانی و سیاست های مملو از حقه و فریب و نیرنگ و دورغ و ریای آن به اندازه کافی واژه را از مفاهیم اصلی اش تهی کرده است ما حق نداریم بخاطر " منافع شخصی" مان این الگوها را ترویج دهیم.


سلامت و تندرست باشید و در فعالیت سیاسی تان پیگیر!
با احترام
صبا راهی

 مبارزه انقلابی برای سرنگونی یک رژیم فاشستی از قبیل جمهوری اسلامی " تروریسم" نیست! / پروانه - جابر کلیبی

PostDateIcon مرداد ۲۱م, ۱۳۹۲ | Author:



امروز، ۷ اوت، سرانجام دلایل اخراج از خاک کانادا را به من اعلام کردند : “ممنوعیت اقامت به دلایل امنیتی برای اینکه او باعث یا مسبب اعمالی است که هدفش سرنگون ساختن یک دولت از طریق قهرآمیز است.”(گزارش مامور اداره مهاجرت)
 این در واقع دلیل اصلی برای توجیه ممنوعیت اقامت در کانادا می باشد. ضمناً این گزارش بر این  اساس است که :  « دلایل مستند همچنین نشان میدهد که جابر کلیبی یک فعال چپ رادیکال”ضد خمینی” بود که در رابطه با “چریک های فدایی خلق ایران”و “جنبش نوین کمونیستی ایران” قرار داشت. هدف او سرنگون ساختن قهر آمیزحکومت ایران است. جابر کلیبی در ۲۰ سپتامبر ۱۹۸۶، در فرانسه توسط  د. اس. ت. (پلیس سیاسی فرانسه) باتفاق سه همدست دیگر … دستگیر و متهم به تروریسم … شده بود. »(همانجا)
این ها بطور خلاصله دلایلی است که برای توجیه ممنوعیت اقامت من در کانادا در گزارش مامور اداره مهاجرت آمده است.
بنابراین روشن است که مساله بر سر فعالیت من برای سرنگونی جمهوری اسلامی و تدارک عملی در این زمینه است. بدین سان، طبق نظر دولت کانادا، فعالیت در جهت سرنگونی قهر آمیز جمهوری تروریستی اسلامی، خود “تروریسم” است!!
این نظر دولت کانادا چیزی جز کریمینالیزه(جنایی کردن) جنبش انقلابی زحمتکشان ایران برای رهایی از یک رژیم جنایت کار، نیست.
استناد دولت کانادا به آنچه که در ۲۷ سال پیش در فرانسه اتفاق افتاد و بمرور زمان روشن شد که دولت فرانسه یورش به اپوزیسیون رژیم جمهوری اسلامی را در اثر فشار دولت ایران برای اخراج نیروهای اپوزیسیون از این کشور انجام داده بود، بی اساس است. در این زمان است که مجاهدین خلق از فرانسه اخراج می شوند، بیش از ۱۰۰ پناهنده سیاسی ایرانی را به کشور گابن تبعید می کنند و ما را به عنوان یک جریان انقلابی که علیه رژیم مبارزه می کرد دستگیر و به زندان محکوم نمودند.
حال سوال این است که این واقعه که تازه خود فرانسه هم آن را از پرونده ما حذف کرده و به من پاسپورت فرانسوی نیز داده است چه ربطی به وضعیت کنونی ما در کانادا دارد، که مدت ۸ سال است در این کشوربطور قانونی اقامت داریم و مشغول کار هستیم و هیچ موردی یافت نمی شود که  این اقدام دولت کانادا را توجیه پذیر سازد؟ جز حمایت دولت کانادا از انتخاب حسن روحانی که وزیر امور خارجه این کشور ابتدا آن را “دروغو دغلکاری” خواند ولی بلافاصله آن را پس گرفت و انتخاب حسن روحانی را “به مردم ایران تبریک” گفت!!
باید یاد آوری کنم که همین چند وقت پیش جمهوری اسلامی از جانب مجلس کانادا به عنوان “جنایت علیه بشریت” به مناسبت کشتار زندانیان سیاسی سال ۶۷ محکوم شده است. آنوقت چگونه ممکن و منطقی است که مبارزه انقلابی علیه چنین رژیمی، “تروریسم” اعلام شود و معتقدان به آن را از حق اقامت در کانادا محروم کنند؟
طبعاً من علیه این اقدام دولت کانادا اعتراض و تقاضای تحقیق کرده ام از این رو مساله محول شده به کمیسیون تحقیق که مدتی بطول می انجامد. برای ۲۹ اوت قرار حضور در این کمیسیون را دارم که پس از آن روند نوعی دادگاه به خود خواهد گرفت و دو سه ماهی طول خواهد کشید. تنها کسی که می تواند این حکم را ملغی کند وزیر امور مهاجرت است. یاد آوری کنیم که هنگام ورود به خاک کانادا ماموران مرزی پاسپورت مرا ضبط کرده و من باید خود را هر چهار شنبه به اداره مهاجرت معرفی کنم.


پروانه- جابر





Related Posts:
PostCategoryIcon Posted in 
۲ Responses to “مبارزه انقلابی برای سرنگونی یک
 جابر
جناب …، نمیدانم شما را به چه نامی خطاب کنم زیرا از دادن نام تان بهر دلیل پرهیز کرده اید، خود این می تواند انسان را به فکر بیاندازد که این آوازها از کجاست؟
دوست گرامی شما بیخود به خود زحمت مقابسه و تقابل دوجریان هم سنخ را داده اید. اخراج من و آواره شدن پناهدگان بی دفاع ایرانی که در سراسر جهان در پی محل امنی می گردند، هر دو از یک منشاهستند : دیکتاتوری فاشیستی حاکم بر ایران و هم پیمانان امپریالیست آن!
کدام کشور است که به پناهندگان ایرانی به راحتی راه می دهد و آنها را که از یک رژیم ببر جان بدر برده اند، بسادگی به عنوان پناهنده می پذیرد؟
استدلا شما بسیار عجیب است و به نحوی توجیه می کنید فشاری را که دولت های حامی جمهوری اسلامی به مبارزان آزادی وارد می کنند تا جمهوری اسلامی را حفظ کنند. شما بقول معروف از کیسه خلیفه می بخشید و با قرار دادن وضعیت غم انگیز آوارگان ایرانی در مقابل سرکوب نیروهای مترقی از جانب کشورهای امپریالیستی، به ما می گویید از افشای جمهوری اسلامی و سیاست های چپاولگرانه کشورهای حامی این رژیم ضد مردمی که در واقع برای چپاول ایران و آوارگی توده های مردم است، خودداری کنیم. البته شاید اگر خود را معرفی می کردید روشن تر می توانستیم با هم بحث کنیم. شما تنها کسی هستید که معتقدید انسانها نباید به هرجا که دلشان خواست بروند و زندگی کننئ. خود شما در کجا و با چه شرایطی زیست می کنید؟و این نافی اصول اساسی حقوق بشر است که در اعلامیه و منشور حقوق بشر صریحاً تاکید شده است. با این همه از جانب هیچ کشور امضاء کننده ی این منشور نه تنها رعایت نمی شود لمکه امروز مهاجران و پناهندگان سیاسی را اخراج و حتا به کشورهای جنایت کاری چون جمهوری اسلامی باز می گردانند.

با این همه بای شما آرزوی زندگی خوب و مکان امن دارم
.

  • جابر جان موفق باشی

آقای جابر کلیبی برای شما و خانوتده آرزوی موفقیت میکنم ولی چند کلمه دوستانه، هزاران نفر ایرانی در وضعیت بسیار اسفناکی که حتی با وضع شما ذره ای قابل مقایسه نیست در ترکیه، یونان و بلغارستان و رومانی دست و پنجه نرم مینند با زن و بچه کوچک، جرم آنها نیز مبارزه با رژیم اسلامی است. شما بقول خودتان تز تابعیت فرانسوی برخورداری یعنی لازم منیست بعد از اخراج سر از اوین در بیاوری، میروی پاریس و مثل میلیون ها فرانسوی دیگر میتوانی بخوبی یا بدی با کمک اجتماعی یا با کتر خودت زندگی کنی بهرحال دولت فرانسه شما را زندانی نمی کند یا شکنجه نمی کند چرا پناهندگی یا مهاجرت داده ای. البته حق شما است هرجا میلتان بود و هر جوری خواستید زندگی کنی اما چون مبارز بوده ای حقی به گردن کسی ندارید که انتظار داشته باشی چون شما میلت به کانادا است پس همه از شما حتما دفاع کنند. این خواسته شما به حق است اما کمی هم با توجه به وضعیت پناهندگان بی پناه جهان لوکس است و خود را مطرح کردن. بهرحال میدوترم شما هر ا خواستید راحت زندگی کنید و فرزندانتان فارغ التحصیل شوند و خوشبخت و شاد زندگی کنید اما کمی هم به فکر بی پناهانی که با کودکان خود آواره کشتی های شکسته و گرسنگی هستند هم باشید فرض کنید همه این آدم ها مثل شما درد هایشان را مینوشتند و یا منتشر میکردند آنوقت از انتشار چنین اعلامیه لوکسی چه احساسی به شما دست میداد؟